استاد حدائق روز جمعه 11 تیرماه 1400 در مهدیه بزرگ شیراز به ادامه سلسله مباحث «رستگار کیست؟» پرداختند.
در حالات شخصی نقل میکنند، ظاهراً صاحب جوامع الحکایات مینویسد که: شخصی رفته بود مسجد بصره. شب تاریکی بود. بعد آمد استراحت کند، دید یک شیء سیاهی آمد گوشهی مسجد، تاریک هم بود و برق نبود و نمیدید. گفت: یک نفر آمده امشب به مسجد، بلند شویم امشب تا سحر، نماز بخوانیم که این شخص، فردا میرود بیرون و نقل کند که من آدم خوبی هستم.
از مرحوم آیتالله بهجت نقل شده که ایشان میفرمودند که انسان، وقتی میمیرد، اول چیزی که از او جدا میشود، عنوانش است. به تو میگفتند آقای دکتر! آیتالله! مهندس! مدیرعامل! تاجرِ بازار!
بسماللهالرحمنالرحیم
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما عزیزان بیننده و شنونده. در ادامهی مباحثی که پیرامون امام زمان در محضر عزیزان بودیم، بحث بدینجا رسید که: فوائد امام غائب چیست؟
یک روز، رسولالله داشتند در کوچههای مدینه رد میشدند، دیدند یک عدهای، دورِ یک آدم جمعاند و دارند میخندند. این آدم هم داشت شکلک درمیآورد و یک کارهای ناموزونی میکرد و همه هم میخندیدند.
رسولالله فرمود: ما هذا؟ این چیست؟ پیامبر که میداند، اما میخواهد درس بدهد به مردم!




