یکی از آثار مهم حج، همین تهذیب نفوس و پرورش اخلاق است. که انسانها میروند، قدمگاه اولیاء را میبینند، سنت ابراهیم، سنت هاجر، سنت اسماعیل را میبینند. و این آموزههای ارزشمندی که در حج است. که آقا امام زینالعابدین بیان فرمودهاند به شکلی. و دیگر ائمه فلسفههایی گفتهاند که اینکه میگویند بیا روزِ عیدِ قربان قربانی کن، خنجر بر حنجرِ این ذبیحه بِکِش، یعنی از این به بعد، خنجر بر حنجرِ حرص بِکِش. حاجی! دیگر حریص نباش. حاجی، این، پیام دارد. آمدهاید جایی که ابراهیم برای خدا، فرزندش را به مسلخ آورد. ما برای خدا چه قدر حاضریم هزینه کنیم؟ من اگر رفتم حج، باید یاد بگیرم که حتی عزیزترین فرصتها و امکانات را اگر لازم شد، برای خدا هزینه کنم. این پیام حج است.
محبت، امرِ الزامی است یا امرِ اختیاری است؟ اصلاً ما در روابط اجتماعیمان، مجبوریم بعضیها را دوست بداریم یا مختاریم؟
حالا بزرگان میگویند انسانِ باتقوا چرا باید قلب اندوهگین داشته باشد؟ شما نمازت را که داری میخوانی، خمس را هم که داری میدهی، حج را رفتی و واجباتت را هم که انجام میدهی و حرام هم انجام نمیدهی، تو که باتقوایی، تو چرا ناراحتی؟