اضطراب‌ها و استرس‌هایی که مردم به آن مبتلا هستند علت‌های مختلفی دارد:

  • نگرانی از آینده؛ طرف می‌گوید: آقا! می‌ترسم در جهیزیه دخترم بمانم می‌ترسم یا در اداره پسرم بمانم. اگر با خدا وصل شدی، خدای ازلی و ابدی با تو بود خدا تو را رها می‌کند؟ تا الآن تو کار کردی یا خدا؟ از این به بعد نیز خدا است.

مردم! اگر نعوذبالله گفتند که حکومت خدا سقوط کرد آن‌وقت بروید و دغدغه و فکر فردا کنید.

بندگان خوب خدا همیشه نسبت به آینده خوش‌بین هستند زیرا در آن افق آینده خدا وعده داده است که حکومت صالحین برپا می‌شود

وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ (سوره انبیاء، 105)

  • گذشته‌های بد زندگی؛ بخشی از عمر او در مسیر گناه و بیگانگی از خدا گذشته است و الآن نیز پشیمان شده و برگشته است ولی هر وقت یادش می‌آید مضطرب است.
  • ناتوانی و ضعف در برابر رخدادهای عالم؛ زمستان دارد می‌آید چه می‌شود؟ مریض نشویم؟ تابستان می‌آید و هوا گرم می‌شود.
  • انبوه دشمنان؛
  • پوچی و بی‌هدفی در زندگی: می‌گوید نمی‌دانم برای چه زندگی می‌کنم؟ چون نفهمیدی برای چه آمده‌ای؟
  • سوءظن‌ها و توهم‌ها نیز اضطراب می‌آید. طرف در خانه خودش و گاهی به رفیق و شریک خودش سوءظن دارد.
  • ترس و وحشت از مردن نیز یکی از عوامل اضطراب است. خداییش اگر به ما بگویند الآن بروید خیلی از ما آمادگی نداریم.

راه درمان تمام این مواردی که عرض کردم ارتباط با خدا است.

اگر با خدا وصل شدید از مردن نمی‌ترسید و از آینده هراس ندارید و خدا گذشته تاریک شما را اصلاح می‌کند و سوءظن به سراغ شما نمی‌آید.

 

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه