یک وقت، یک کسی آمد گفت آقای حدائق، اسم آقایی را آورد. و گفت این فرد شراب می‌خورد، فساد می‌کند، ربا می‌خورد. یک سری بدی‌هایش را گفت. و گفت روز به روز هم ثروت دارد برایش می‌بارد. مریض هم نمی‌شود و مشکلی هم ندارد. گفت: ما تعجب می‌کنیم. ما داریم در اعتقاداتمان سست می‌شویم. ما که اهل خمسیم. اهل نمازیم. اهل عبادتیم، یک گره‌هایی در زندگیِ ما می‌افتد. این آدمی که مسخره می‌کند ارزش‌های دینی را، روز به روز دنیا برایش وسیع‌تر می‌شود.
گفتم جواب به تو می‌دهم؛ گفتم، این آدم را که درباره‌اش صحبت می‌کنی، تو بدی‌هایش را برای من گفتی. چهار تا خوبی هم دارد که تو نفهمیده‌ای. برو در زندگی‌اش پیدا کن. این شخص، کارهای خوبِ نهفته‌ای دارد که من و تو نمی‌دانیم و ما بدی‌هایش را پیدا شده و فهمیده‌ایم.
خدا دارد تسویه می‌کند خوبی‌های او را در دنیا. و عزیزان، خدا نکند کسی حقش را خدا در دنیا تسویه کند. « وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ» (آیه 20/ سوره شوری) بگویند هر کاری کردی، جوابش را در همان دنیا گرفته‌ای و دیگر قیامت، چیزی از ما طلب نکن...
