اعمال ماه شعبان

اعمال ماه شعبان نيز بر سه گونه است:

 

 

اعمال مشترك اين ماه
1ـ روزه; درباره روزه مستحبّى در اين ماه بسيار تأكيد شده است. رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) اين ماه را روزه مى گرفت و آن را به ماه مبارك رمضان وصل مى كرد.(1)
روايات فراوانى درباره روزه ماه شعبان وارد شده است كه مختصرى از آنها را نقل مى كنيم:
الف) رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «شعبان ماه من است و رمضان ماه خداست; هر كس يك روز از ماه مرا روزه بدارد، من در قيامت شفيع او خواهم بود و هر كس، دو روز از آن را روزه بگيرد، خداوند گناهان گذشته اش را مى آمرزد و هر كس كه سه روز روزه بدارد، به او گفته مى شود (از گناهان پاك شده اى) اعمالت را از ابتدا شروع كن».(2)
ب) از امام صادق(عليه السلام) روايت شده است كه چون ماه شعبان داخل مى شد، امام زين العابدين(عليه السلام) اصحاب خود را جمع مى كرد و مى فرمود: اى ياران من! مى دانيد اين چه ماهى است؟ اين ماه شعبان است، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمود: شعبان ماه من است پس براى محبّت به پيامبر(صلى الله عليه وآله)، و براى تقرّب به پروردگار خود، اين ماه را روزه بداريد، به حقّ آن خدايى كه جان على بن الحسين(عليهما السلام) در دست اوست سوگند ياد مى كنم كه از پدرم حسين بن على(عليهما السلام) شنيدم فرمود: از اميرمؤمنان(عليه السلام) شنيدم كه: هر كس ماه شعبان را براى محبّت به پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) و تقرّب به خداوند روزه بگيرد، خداوند او را دوست مى دارد و به كرامت خويش در روز قيامت نزديك مى كند، و بهشت را بر او واجب مى گرداند.(3)
ج) صفوان جمّال مى گويد: امام صادق(عليه السلام) به من فرمود: كسانى را كه در اطراف و نواحى تو هستند به روزه در ماه شعبان وادار كن! گفتم: فدايت شوم آيا در فضيلت آن چيز مهمّى وجود دارد؟ فرمود: آرى، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) هنگامى كه هلال ماه شعبان را مى ديد، فرمان مى داد كه منادى در مدينه ندا دهد و بگويد: اى اهل يثرب! من فرستاده خدا به سوى شمايم; آگاه باشيد كه شعبان ماه من است، پس خداوند رحمت كند كسى را كه يارى كند مرا بر اين ماه (يعنى آن را روزه بدارد) سپس امام(عليه السلام) در ادامه فرمود: امير مؤمنان على(عليه السلام) مى فرمود: از زمانى كه اين سخن را از منادى رسول اللّه(صلى الله عليه وآله) شنيدم، هرگز روزه ماه شعبان از من فوت نشد و تا زمانى كه زنده ام نيز از من فوت نخواهد شد ان شاءاللّه.(4) (البتّه آنها كه نمى توانند همه ماه را روزه بگيرند، خوب است هر مقدار را كه مى توانند، روزه بگيرند).
2ـ طبق روايت امام صادق(عليه السلام) هر روز هفتاد مرتبه بگويد: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.(5)
3ـ هر روز هفتاد مرتبه بگويد: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ، اَلْحَىُّ الْقَيُّومُ، وَ اَتـُوبُ اِلَيْهِ.(6)
از روايات استفاده مى شود كه بهترين ذكرها در اين ماه استغفار است و هر كس هر روز از اين ماه هفتاد مرتبه استغفار كند، مثل آن است كه در ماههاى ديگر هفتادهزار مرتبه استغفار كرده است.(7)
4ـ صدقه دادن و كمك به نيازمندان در اين ماه فضيلت فراوان دارد. راوى مى گويد: به امام صادق(عليه السلام) عرض كردم: يابن رسول اللّه! بهترين اعمال در اين ماه كدام است؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر كس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند متعال، صدقه او را پرورش مى دهد همچنان كه شما شتربچّه اى را پرورش مى دهيد، و در قيامت به صاحبش مى رسد، در حالى كه به اندازه كوه اُحُد بزرگ شده باشد!(8)
در روايت ديگرى از امام رضا(عليه السلام) آمده است كه صدقه در اين ماه سبب نجات از آتش دوزخ است.(9)
5ـ صلوات بر پيامبر و آلش(عليهم السلام) در اين ماه ثواب زيادى دارد. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: شعبان ماه من است، در اين ماه بر من و آل من، بسيار صلوات بفرستيد.(10)
6ـ در تمام اين ماه، هزار بار بگويد: لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ، وَ لانَعْبُدُ اِلاَّ اِيّاهُ، مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ. در روايتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)آمده است: كسى كه چنين كند; در قيامت در حالى از قبرش خارج مى شود كه چهره اش مثل ماه شب بدر (شب چهاردهم) مى درخشد.(11)
7ـ در هر پنجشنبه ماه شعبان، دو ركعت نماز بگزارد; در هر ركعت بعد از سوره «حمد» صد مرتبه، سوره «توحيد» را بخواند و پس از سلام، صد بار صلوات بفرستد. در روايتى كه امير مؤمنان(عليه السلام) از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل كرده، آمده است كه هر كس اين نماز را بگزارد خداوند هر حاجتى از حاجت هاى دينى و دنيوى كه داشته باشد، برآورده سازد و هر كس آن روز را روزه بدارد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام كند.
در همين روايت، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: در هر روز پنجشنبه از ماه شعبان، آسمانها را زينت مى كنند، و فرشتگان عرض مى كنند: خداوندا! روزه دارانِ اين ماه را بيامرز و دعايشان را مستجاب گردان!(12)
8ـ در هر روز از ماه شعبان در وقت ظهر و در شب نيمه آن، اين صلوات را كه از امام سجاد(عليه السلام) نقل شده بخواند:
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ،
خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد درخت نبوت و جايگاه رسالت
وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِكَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَاَهْلِ بَيْتِ الْوَحْىِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
و محل رفت و آمد فرشتگان و معدن دانش و خاندان وحى خدايا درود فرست بر
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَها،
محمّد و آل محمّد كشتى جارى در اقيانوسهاى بيكران ايمن شود هر كه سوار آن كشتى گردد
وَيَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا، اَلْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَاللاّزِمُ
و غرق شود كسى كه آن را واگذارد، هر كه بر ايشان تقدم جويد از دين بيرون رفته و كسى كه از ايشان عقب ماند به نابودى گرايد
لَهُمْ لاحِقٌ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلْكَهْفِ الْحَصينِ،
ولى ملازم ايشان به حق خواهد رسيد خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن پناه گاه محكم
وَغِياثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكينِ، وَمَلْجَأِ الْهارِبينَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمينَ،
و فريادرس بيچاره درمانده و پناه گريختگان و دستاويز محكم براى وسيله جويان
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، صَلاةً كَثيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً، وَلِحَقِّ
خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد درود بسيارى كه موجب خشنودى ايشان گردد و حق
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اَدآءً وَقَضآءً، بِحَوْل مِنْكَ وَقُوَّة يا رَبَّ الْعالَمينَ، اَللّهُمَّ
محمّد و آل محمّد اداء گشته و انجام وظيفه ما شده باشد به جنبش و نيروى تو اى پروردگار جهانيان خدايا
صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلطَّيِّبينَ الاَْبْرارِ الاَْخْيارِ، اَلَّذينَ اَوْجَبْتَ
درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن پاكان نيكوكار برگزيده آن كسانى كه
حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلايَتَهُمْ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ
حقوقشان را واجب كردى و اطاعت و دوستيشان را فرض نمودى خدايا درود فرست برمحمّد و آل
مُحَمَّد، وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ، وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِيَتِكَ، وَارْزُقْنى مُواساةَ
محمّد و آباد كن دل مرا به اطاعت خود و به وسيله نافرمانيت رسوايم مكن و روزى من گردان كه
مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ، بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ
كمك مالى دهم بر كسى كه روزيت را بر او تنگ كردى بوسيله آنچه بر من فراخ گرداندى از فضل خويش و گستردى بر من
مِنْ عَدْلِكَ، وَاَحْيَيْتَنى تَحْتَ ظِلِّكَ، وَهذا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ، شَعْبانُ
از عدل خويش و مرا در زير سايه ات زنده داشتى و اين ماه پيمبرت و آقاى رسولانت ماه شعبان است كه
الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ، اَلَّذى كانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ
اطراف آن را به رحمت و خشنودى خود پوشاندى آن ماهى كه رسول خدا صلى اللّه
عَلَيْهِ وَالِه وَسَلَّمَ، يَدْاَبُ فى صِيامِهِ وَقِيامِهِ، فى لَياليهِ وَاَيّامِهِ، بُخُوعاً لَكَ
عليه و آله و سلم كوشش بسيار داشت در روزهو شب زنده داريش هم در شبها و هم در روزهايش بخاطر فروتنى
فى اِكْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ، اَللّـهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ
در برابر تو در مورد گرامى داشتن و بزرگداشتنش هم چنان تا هنگام مرگش خدايا پس ما را كمك ده تا
بِسُنَّتِهِ فيهِ، وَنَيْلِ الشَّفاعَةِ لَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفيعاً مُشَفَّعاً،
روش او را در اين ماه پيروى كنيم و به شفاعتى كه نزد اوست برسيم خدايا قرار ده او را براى من شفيعى پذيرفته
وَطَريقاً اِلَيْكَ مَهْيَعاً، وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً، حَتّى اَلْقاكَ يَوْمَ الْقِيمَةِ عَنّى
و راهى بسويت كه همواره باشد و مرا پيرو او گردان تا به جايى كه در روز قيامت تو را در
راضِياً، وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِياً، قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ،
حالى ديدار كنم كه از من خشنود باشى و گناهانم را ناديده گيرىو براى من واجب كرده باشى از جانب خود رحمت و خشنودى را و
وَاَنْـزَلْتَنى دارَ الْقَـرارِ، وَ مَحَـلَّ الاَْخْيـارِ.(13)
مرا در خانه هميشگى (بهشت جاويدان) و منزلگاه نيكان فرود آرى.
مناجات شعبانيّه
به گفته عالم بزرگوار مرحوم «سيّد بن طاووس» در كتاب «اقبال» اين مناجات را اميرمؤمنان على(عليه السلام) و فرزندانش ـ عليهم آلاف التحيّة و السلام ـ در ماه شعبان مى خواندند.
از اين تعبير به خوبى روشن مى شود كه اين مناجات اهميّت فراوان دارد كه همه ائمّه معصومين(عليهم السلام) بر آن مداومت داشتند و مطالعه محتواى آن نيز گواه بر اهميّت فوق العاده آن است و در واقع يك دوره عرفان اسلامى در بالاترين سطح در آن منعكس شده و اگر انسان مفاهيم اين مناجات عظيم را در درون قلب و جان خود پياده كند، مقامات طولانى سير و سلوك الى الله را پيموده است.
آنچه مهم است دقّت در بندبند اين مناجات و تعبيرات لطيف و عالى آن و سپس هماهنگ ساختن روح و فكر با اين تعبيرات است.
از خدا مى خواهيم كه همه ما را اهل اين مناجات قرار دهد و از متخلّقان آن سازد.
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُكَ، وَاسْمَعْ
خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بشنو دعايم را هنگامى كه تو را خوانم و بشنو
نِدائى اِذا نادَيْتُكَ، وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَيْتُكَ، فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَيْكَ، وَوَقَفْتُ بَيْنَ
صدايم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من كن هرگاه با تو راز گويم زيرا من به سوى تو گريختم و پيش رويت
يَدَيْكَ مُسْتَكيناً لَكَ، مُتَضرِّعاً اِلَيْكَ، راجِياً لِما لَدَيْكَ ثَوابى، وَتَعْلَمُ ما فى
ايستادم در حال بيچارگى و فروتنى به درگاهت و اميدوارم ثوابم را كه در پيش توست و تو آنچه را من در دل دارم مى دانى
نَفْسى، وَتَخْبُرُ حاجَتى، وَتَعْرِفُ ضَميرى، وَلا يَخْفى عَلَيْكَ اَمْرُ مُنْقَلَبى
و حاجتم را آگاهى و از نهادم باخبرى و سرانجام كار و سرمنزل من بر تو روشن است
وَمَثْواىَ، وَما اُريدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى، واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى، وَاَرْجُوهُ
و نيز آنچه را مى خواهم از گفتارم بدان لب گشايم و آن طلبى را كه مى خواهم به زبان آرم و اميد آن را
لِعاقِبَتى(14)، وَقَدْ جَرَتْ مَقاديرُكَ عَلَىَّ يا سَيِّدى فيما يَكُونُ مِنّى اِلى آخِرِ
براى سرانجام كارم دارم، اى آقاى من مقدّرات تو بر من جارى گشته در آنچه از من تا آخر
عُمْرى، مِنْ سَريرَتى وَعَلانِيَتى، وَبِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيادَتى وَنَقْصى،
عمر سر زند چه از كارهاى پنهانم و چه آشكارم و بدست توست نه به دست ديگرى كم و زياد شدن
وَنَفْعى وَضَرّى، اِلهى اِنْ حَرَمْتَنى فَمَنْ ذَا الَّذى يَرْزُقُنى، وَاِنْ خَذَلْتَنى
و سود و زيان من خدايا اگر توام محروم كنى پس كيست كه روزيم دهد و اگر تو خوارم كنى
فَمَنْ ذَا الَّذى يَنْصُرُنى، اِلـهى اَعُوذُ بِكَ مِنَ غَضَبِكَ وَحُلُولِ سَخَطِكَ،
پس كيست كه ياريم دهد خدايا پناه برم به تو از خشمت و فرو ريختن عذابت
اِلـهى اِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَاْهِل لِرَحْمَتِكَ، فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ
خدايا اگر من شايستگى رحمت تو را ندارم ولى تو شايسته آنى كه از زياده بخششت به من احسان كنى
سِعَتِكَ، اِلهى كَاَنّى بِنَفْسى واقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ، وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَكُّلى
خدايا خود را چنان مى نگرم كه گويا در برابرت ايستاده و آن توكل نيكويى كه
عَلَيْكَ، فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنى بِعَفْوِكَ، اِلـهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى
بر تو دارم بر سر من سايه افكنده و تو نيز آنچه را شايسته آنى درباره من فرموده و مرا در سراپرده عفو خويش پوشانده اى خدايا اگر بگذرى پس كيست كه
مِنْكَ بِذلِكَ، وَاِنْ كانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَلَمْ يُدْنِنى مِنْكَ عَمَلى، فَقَدْ جَعَلْتُ
از تو بدين كار سزاوارتر باشد و اگر مرگم نزديك شده و عملم مرا به تو نزديك نكرده من به ناچار
الاِْقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَيْكَ وَسيلَتى، اِلـهى قَدْ جُرْتُ عَلى نَفْسى فِى النَّظَرِ لَها،
اقرار مى دهم اقرار به گناه را وسيله خويش به درگاهت خدايا من بر خويشتن ستم كردم در آن توجهى كه بدان كردم
فَلَهَاالْوَيْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها، اِلـهى لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَىَّ اَيّامَ حَياتى، فَلا تَقْطَعْ
پس واى بر او اگر نيامرزيش خدايا پيوسته در دوران زندگى نيكى تو بر من مى رسد پس
بِرَّكَ عَنّى فى مَماتى، اِلـهى كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لى بَعْدَ مَماتى،
نيكيت را در هنگام مرگ نيز از من مگير خدايا من چگونه مأيوس شوم از اين كه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم
وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلاَّ الْجَميلَ فى حَياتى، اِلـهى تَوَلَّ مِنْ اَمْرى ما اَنْتَ
در صورتى كه در دوران زندگيم جز به نيكى سرپرستيم نكردى خدايا سرپرستى كن كار مرا چنانچه تو
اَهْلُهُ، وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِكَ عَلى مُذْنِب قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ، اِلهى قَدْ سَتَرْتَ
شايسته آنى و توجه كن بر من به فضل خويش كه همچون گنهكارى هستم كه نادانيش سراپا او را فراگرفته خدايا براستى تو
عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْيا، وَ اَ نَا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها عَلَىَّ مِنْكَ فى الاُْخْرى،
گناهانى را در دنيا بر من پوشاندى كه من به پوشاندن آنها در آخرت محتاج ترم (در دنيا پوشاندى)
اِلهى قَدْ اَحْسَنْتَ اِلَىَّ اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَد مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ،
با اين كه آشكارش نكردى براى هيچ يك از بندگان شايسته ات
فَلاتَفْضَحْنى يَوْمَ الْقِيمَةِ عَلى رُؤُسِ الاَْشْهادِ، اِلـهى جُودُكَ بَسَطَ اَمَلى،
اى خدا پس در روز قيامت در برابر ديدگان مردم مرا رسوا مكن خدايا جود و بخششت آرزويم را گستاخ كرده
وَعَفْوُكَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى، اِلـهى فَسُرَّنى بِلِقآئِكَ يَوْمَ تَقْضى فيهِ بَيْنَ
و گذشت تو برتر است از عمل من خدايا مرا در آن روزى كه ميان بندگانت داورى كنى به ديدارت مسرور ساز
عِبادِكَ، اِلـهى إِعْتِذارى اِلَيْكَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ،
خدايا عذرخواهى من به درگاهت عذرخواهى كسى است كه بى نيازنشده از پذيرفتن عذرش
فَاقْبَلْ عُذْرى يا اَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَيْهِ الْمُسيئُونَ، اِلـهى لا تَرُدَّ حاجَتى،
پس عذر مرا بپذير اى بزرگوارترين كسى كه گنهكاران به درگاهش معذرت خواهى كنند خدايا حاجتم را بازمگردان
وَلا تُخَيِّبْ طَمَعى، وَلا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجآئى وَاَمَلى، اِلـهى لَوْ اَرَدْتَ
و طمعم را به نوميدى مكشان و اميد و آرزويم را از درگاهت قطع مفرما خدايا اگر خوارى
هَوانى لَمْ تَهْدِنى، وَلَوْ اَرَدْتَ فَضيحَتى لَمْ تُعافِنى، اِلـهى ما اَظُنُّكَ تَرُدُّنى
مرا خواسته بودى راهنماييم نمى كردى و اگر رسواييم را مى خواستى تندرستيم نمى دادى خدايا گمان ندارم كه مرا بازگردانى
فى حاجَة قَدْ اَفْنَيْتُ عُمْرى فى طَلَبِها مِنْكَ، اِلـهى فَلَكَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً
در مورد حاجتى كه عمر خويش را در خواستن آن از تو سپرى كردم خدايا ستايش خاص توست ستايش ابدى
دآئِماً سَرْمَداً، يَزيدُ وَلا يَبيدُ، كَما تُحِبُّ وَتَرْضى، اِلـهى اِنْ اَخَذْتَنى
جاويدان هميشگى كه فزون شود ولى كم نگردد بدان نحو كه دوست دارى و خشنود شوى خدايا اگر مرا
بِجُرْمى اَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ، وَاِنْ اَخَذْتَنى بِذُنُوبى اَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ، وَاِنْ
به جنايتم مأخوذ دارى من هم تو را به عفوت بگيرم و اگر به گناهم بگيرى من هم تو را به آمرزشت بگيرم و اگر به
اَدْخَلْتَنىِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّى اُحِبُّكَ، اِلـهى اِنْ كانَ صَغُرَ فى جَنْبِ
دوزخم ببرى بدوزخيان اعلام مى كنم كه من تو را دوست دارم خدايا اگر عمل من در جنب
طاعَتِكَ عَمَلى، فَقَدْ كَبُرَ فى جَنْبِ رَجآئِكَ اَمَلى، اِلـهى كَيْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ
اطاعت تو كوچك است ولى آرزويم در كنار اميد تو بزرگ است خدايا چگونه من از
عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوماً، وَ قَدْ كانَ حُسْنُ ظَنّى بِجُودِكَ اَنْ تَقْلِبَنى
پيش تو محروم برگردم با اين كه چنان حسن ظنى من به جود و بخششت داشتم كه مرا مورد رحمت خويش قرار داده
بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً، اِلـهى وَ قَدْ اَفْنَيْتُ عُمْرى فى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ،
با نجات بازم خواهى گرداند خدايا من عمرم را در حرص غفلت از تو سپرى كردم و
وَاَبْلَيْتُ شَبابى فى سَكْرَةِ التَّباعُدِ مِنْكَ، اِلـهى فَلَمْ اَسْتَيْقِظْ اَيّامَ اغْتِرارى
جوانيم را در مستى دورى از تواز بين بردم و از اين رو خدايا بيدار نشدم در آن روزگارى
بِكَ، وَرُكُونى اِلى سَبيلِ سَخَطِكَ، اِلهى وَاَ نَا عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ، قائِمٌ بَيْنَ
كه به كرم تو مغرور بودم و به راه خشم تو متمايل گشته بودم خدايا من بنده تو و فرزند بنده توام كه در برابرت ايستاده
يَدَيْكَ، مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ اِلَيْكَ، اِلـهى اَنـَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ
وبه وسيله كرم تو به درگاهت توسل جويم خدايا من بنده اى هستم كه مى خواهم از آلودگى آنچه بدان با تو
اُواجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيائى مِنْ نَظَرِكَ، وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ، اِذِ الْعَفْوُ
روبه رو شدم از بى حيايى خودم در پيش روى تو خود را پاك سازم و از تو گذشت مى خواهم زيرا گذشت
نَعْتٌ لِكَرَمِكَ، اِلـهى لَمْ يَكُنْ لى حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلاَّ فى
وصف شناساى كرم توست خدايا من آن نيرويى كه بتوانم بوسيله آن خود را از نافرمانيت منتقل سازم ندارم مگر در آن
وَقْت اَيْقَظْتَنى لِمَحَبَّتِكَ، وَكَما اَرَدْتَ اَنْ اَكُونَ كُنْتُ، فَشَكَرْتُكَ بِاِدْخالى
وقت كه تو براى دوستيت بيدارم كنى و آن طور كه خواهى باشم پس تو را سپاس گويم كه مرا
فى كَرَمِكَ، وَلِتَطْهيرِ قَلْبى مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ، اِلـهى اُنْظُرْ اِلَىَّ نَظَرَ
در كرم خويش داخل كردى و دلم را از چركيهاى بى خبرى و غفلت از خويش پاكيزه ساختى خدايا به من بنگر نگريستن
مَنْ نادَيْتَهُ فَاَجابَكَ، وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَاَطاعَكَ، يا قَريبَاً لا يَبْعُدُ عَنِ
كسى كه او را خوانده اى و او پاسخت داده و به يارى خويش به كارش واداشته اى و فرمانبريت كرده اى نزديكى كه دور نگردى
المُغْتَرِّ بِهِ، وَيا جَواداً لايَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ، اِلـهى هَبْ لى قَلْباً يُدْنيهِ
از آن كس كه بدو مغرور گشته و اى بخشنده اى كه بخل نورزد از آن كس كه اميد نيكيش داردخدايا دلى به من بده كه
مِنْكَ شَوْقُهُ، وَلِساناً يُرْفَعُ اِلَيْكَ صِدْقُهُ، وَنَظَراً يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ، اِلـهى إنَّ
اشتياقش به تو موجب نزديكيش به تو گردد و زبانى كه صدق گفتارش بسوى تو بالا آيد و نظر حقيقت بينى كه همان حقيقتش او را به تو نزديك گرداند خدايا
مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَيْرُ مَجْهُول، وَمَنْ لاذَ بِكَ غَيْرُ مَخْذُول، وَمَنْ اَقْبَلْتَ عَلَيْهِ
كسى كه بوسيله تو شناخته شد گمنام نيست و كسى كه به تو پناهنده شد خوار نيست و كسى كه تو بسويش رو كنى
غَيْرُ مَمْلُوك، اِلهى اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنيرٌ، وَاِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ
بنده ديگرى نخواهد بود خدايا براستى هركس به تو راه جويد راهش روشن است و هر كه به تو پناه جويد
لَمُسْتَجيرٌ، وَقَدْ لُذْتُ بِكَ يا اِلـهى، فَلا تُخَيِّبْ ظَنّى مِنْ رَحْمَتِكَ، وَلا
پناه دارد و من اى خدا به تو پناه آورده ام پس گمانى را كه به رحمتت دارم نوميد مكن و
تَحْجُبْنى عَنْ رَاْفَتِكَ، اِلـهى اَقِمْنى فى اَهْلِ وِلايَتِكَ مُقامَ مَنْ رَجَا
از مهر خويش منعم مكن خدايا جاى مرا در ميان دوستدارانت جاى آن دسته از ايشان قرار ده كه اميد
الزِّيادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ، اِلـهى وَاَلْهِمْنى وَلَهاً بِذِكْرِكَ اِلى ذِكْرِكَ، وَهِمَّتى فى
افزايش دوستيت را دارند خدايادر دلم انداز شيدايى و شيفتگى ذكر خود را پياپى و همتم را در
رَوْحِ نَجاحِ اَسْمآئِكَ وَمَحَلِّ قُدْسِكَ، اِلـهى بِكَ عَلَيْكَ اِلاَّ اَلْحَقْتَنى بِمَحَلِّ
نشاط فيروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده خدايا به حق خودت بر خودت سوگند كه
اَهْلِ طاعَتِكَ، وَالْمَثْوَى الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِكَ، فَاِنّى لا اَقْدِرُ لِنَفْسى
مرا به محل فرمانبرداريت و جايگاه شايسته اى از مقام خشنوديت برسانى زيرا كه من قادر بر دفع چيزى از خود نيستم
دَفْعاً، وَلا اَمْلِكُ لَها نَفْعاً، اِلـهى اَ نَا عَبْدُكَ الضَّعيفُ الْمُذْنِبُ، وَمَمْلُوكُكَ
و مالك سودى هم برايش نيستم خدايا من بنده ناتوان گنهكار تو و مملوك زارى و توبه كننده به درگاهت هستم
الْمُنيبُ(15)، فَلا تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ
پس مرا در زمره كسانى كه روى از آنها گرداندى و غفلتشان مانع از
عَفْوِكَ، اِلهى هَبْ لى كَمالَ الاِْنْقِطاعِ اِلَيْكَ، وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِيآءِ
گذشت تو گشته قرارم مده خدايا بريدن كاملى از خلق بسوى خود به من عنايت كن و ديده هاى دلمان را به
نَظَرِها اِلَيْكَ، حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ
نور توجهشان به سوى خود روشن گردان تا ديده هاى دل پرده هاى نور را پاره كند و به مخزن اصلى بزرگى و
الْعَظَمَةِ، وَتَصيرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ، اِلـهى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ نادَيْتَهُ
عظمت برسد و ارواح ما آويخته به عزت مقدست گردد خدايا قرارم ده از كسانى كه او را خواندى و
فَاَجابَكَ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ، فَناجَيْتَهُ سِرّاً، وَعَمِلَ لَكَ جَهْراً،
پاسخت داد و در معرض توجه قرارش دادى و او در برابر جلال تو مدهوش گشت و از اين رو در پنهانى با او به راز گويى پرداختى ولى او آشكارا برايت كار كرد
اِلـهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الاَْياسِ، وَلاَ انْقَطَعَ رَجآئى مِنْ
خدايا به خوش بينى من نااميدى را مسلط مكن و اميدم را كه به كرم نيكويت دارم قطع مكن
جَميلِ كَرَمِكَ، اِلـهى اِنْ كانَتِ الْخَطايا قَدْ اَسْقَطَتْنى لَدَيْكَ، فَاصْفَحْ عَنّى
خدايا اگر خطاهايم مرا از نظرت انداخته پس بدان اعتماد خوبى كه به تو
بِحُسْنِ تَوَكُّلى عَلَيْكَ، اِلـهى اِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَكارِمِ لُطْفِكَ، فَقَدْ
دارم از من درگذر خدايا اگر گناهانم بواسطه بزرگواريهاى لطفت مرا بى مقدار ساخته ولى در
نَبَّهَنِى الْيَقينُ اِلى كَرَمِ عَطْفِكَ، اِلـهى اِنْ اَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَـنِ الاِْسْتِـعْدادِ
عوض يقين به بزرگ توجه تو مرا هوشيار كرده خدايا اگربى خبرى از آماده شدن براى ديدارت مرا به خواب
لِلِقآئِكَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلائِـكَ، اِلـهى اِنْ دَعانى اِلَى النّارِ
فرو برده ولى در عوض معرفت به بزرگ نعمتهايت مرا بيدار كرده خدايا اگر بزرگ كيفرت مرا به دوزخ مى خواند
عَظِيمُ عِقابِكَ، فَقَدْ دَعانى اِلَى الْجَنَّةِ جَزيلُ ثَوابِكَ، اِلـهى فَلَكَ اَسْئَلُ،
ولى در مقابل پاداش فراوانت مرا به بهشت دعوت مى كند خدايا پس از تو خواهم
وَاِلَيْكَ اَبْتَهِلُ وَاَرْغَبُ، اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ
و بسوى تو زارى كنم و بگرايم و از تو خواهم كه درود فرستى بر محمّد و آل محمّد
تَجْعَلَنى مِمَّنْ يُديمُ ذِكْرَكَ، وَلا يَنْقُضُ عَهْدَكَ، وَلايَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ، وَلا
و مرا از كسانى قرارم دهى كه پيوسته به ياد تواند و پيمانت را نمى شكنند و از شكر تو غافل نشوند
يَسْتَخِفُّ بِاَمْرِكَ، اِلـهى وَاَلْحِقْنى بِنُورِ عِزِّكَ الاَْبْهَجِ، فَاَكُونَ لَكَ عارِفاً،
و دستور تو را سبك نشمارند خدايابرسان مرا به نور درخشان عزتت تا عارف به ذاتت باشم
وَعَنْ سِواكَ مُنْحَرِفاً، وَمِنْكَ خآئِفاً مُراقِباً، يا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ، وَصَلَّى
و از غير تو روگردان باشم و از تو ترسان و نگران باشم اى صاحب جلالت و بزرگوارى و درود
اللهُ عَلى مُحَمَّد رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطّاهِرينَ، وَسَلَّـمَ تَسْليماً كَثيـراً.(16)
خدا بر محمّد پيامبرش و بر آل پاكش باد و سلام بسيار بر ايشان باد.
اين مناجات از مناجات هاى پرارزش ائمّه(عليهم السلام) است و داراى مضامين عاليه اى است كه در هر وقت حضور قلبى باشد، خواندن آن و فكر كردن در مفاهيم آن، مناسب است.
1. اقبال، صفحه 684.
2. همان مدرك.
3. زاد المعاد، صفحه 47.
4. اقبال، صفحه 683 و مصباح المتهجّد، صفحه 825.
5. زادالمعاد، صفحه 49.
6. همان مدرك.
7. همان مدرك.
8. اقبال، صفحه 685.
9. زاد المعاد، صفحه 47.
10. همان مدرك، صفحه 49.
11. اقبال، صفحه 685.
12. همان مدرك، صفحه 688.
13. مصباح المتهجّد، صفحه 828 و اقبال، صفحه 687 (با اندكى تفاوت).
14. در اقبال «لعافيتى» آمده است.
15. در نسخه اقبال، «اَلْمَعيبُ» آمده است.
16. اقبال، صفحه 685 و بحارالانوار، جلد 91، صفحه 97 (با اندكى تفاوت).

 

 

 

 

 

 

اعمال مخصوص شب ها و روزهاى ماه شعبان

 

 

شب اوّل ماه
براى شب اوّل ماه در كتاب «اقبال» نمازهاى زيادى ذكر شده است كه از جمله آن، دوازده ركعت نماز است (هر دو ركعت به يك سلام) كه در هر ركعتى يك مرتبه «حمد» و پانزده مرتبه «توحيد» خوانده مى شود و از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پاداش فراوانى براى اين نماز ذكر شده است.(1) 
1. اقبال، صفحه 683.
روز اوّل ماه
روزه اين روز فضيلت فراوانى دارد و از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه هر كس روز اوّل ماه شعبان را روزه بگيرد، بهشت بر او واجب مى شود(1) و «سيّد بن طاووس» در كتاب «اقبال» از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل كرده است كه هر كس سه روزِ اوّل ماه شعبان را روزه بگيرد و شبهايش را قيام كند و دو ركعت نماز بگزارد كه در هر ركعتى يك مرتبه «حمد» و يازده مرتبه «قُل هُوَ اللّهُ اَحد» را بخواند، خداوند شرّ اهل آسمان و زمين و شرّ ابليس و هر سلطه ستمگرى را از او برطرف سازد و خداوند گناهان فراوانى را از او مى آمرزد.(2)
1. همان مدرك، صفحه 685.
2. همان مدرك، صفحه 684.

 

 

 

 

 

روز سوم ماه
اين روز بنا بر نقل شيخ طوسى در «مصباح»، روز ولادت با سعادت حسين بن على(عليهما السلام) است. از «قاسم بن علاء همدانى» وكيل امام حسن عسكرى(عليه السلام) نامه اى رسيد كه در آن آمده بود: مولاى ما امام حسين(عليه السلام) در روز پنجشنبه، سوم شعبان متولّد شد; لذا آن روز را روزه بگير و اين دعا را بخوان:  
اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فى هذَا الْيَوْمِ، اَلْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ قَبْلَ
خدايا از تو خواهم به حق مولود در اين روز آن مولودى كه به او وعده شهادت داده شده بودپيش از
اْستِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ، بَكَتْهُ السَّمآءُ وَ مَنْ فيها، وَ الاَْرْضُ وَ مَنْ عَلَيْها، وَ لَمّا
اين كه بانگش در اين دنيا بلند شود و به دنيا آيد آسمانها و هر كه در آنها است و زمين و هركه بَر آن است
يَطَأْ لابَتَيْها، قَتيلِ الْعَبْرَةِ، وَ سَيِّدِ الاُْسْرَةِ، اَلْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ يَوْمَ الْكَرَّةِ،
برايش گريستند پيش از آن كه قدم در اين جهان گذارد كشته اشك و آه و آقاى طايفه بشر آن كس كه در روز رجعت به يارى مدد شده
اَلْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ، وَ الشِّفآءَ فى تُرْبَتِهِ، و الْفَوْزَ مَعَهُ
و آن كه پاداش كشته شدنش اين بود كه امامان از نسل اويند و درمان درتربت او است و پيروزى در زمان
فى اَوْبَتِهِ، والاَْوصِيآءَ مِنْ عِتْرَتِهِ، بَعْدَ قآئِمِهِمْ وَ غَيْبَتِهِ، حَتّى يُدْرِكُوا
رجعت با او و اوصيا از عترت اوست پس از حضرت قائم و پس از دوران غيبتش تا اين كه انتقام گيرند
الاَْوْتارَ، وَ يَثْأَرُوا الثّارَ، وَيُرْضُوا الْجَبّارَ، وَيَكُونُوا خَيْرَ اَنْصار، صَلَّى اللهُ
و خونها را باز گيرند و خداى جبار را خشنود سازند و بهترين ياران دين خدا باشند درود خدا بر
عَلَيْهِمْ، مَعَ اخْتِلافِ اللَّيلِ وَالنَّهارِ، اَللّـهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَيْكَ اَتَوَسَّلُ، وَاَسْئَلُ
ايشان در هر زمان كه رفت و آمد دارد شب و روزخدايا پس به حق ايشان به سوى تو دست نياز دراز كنم و از تو خواهم
سُؤالَ مُقْتَرِف مُعْتَرِف، مُسيئ اِلى نَفْسِهِ مِمّا فَرَّطَ فى يَوْمِهِ وَاَمْسِهِ،
خواستن شخص گنه كار اعتراف كننده بدكردار به نفس خويش از كوتاهيهايى كه در امروز و ديروزش كرده
يَسْئَلُكَ الْعِصْمَةَ اِلى مَحَلِّ رَمْسِهِ، اَللّـهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ عِتْرَتِهِ،
و اكنون از تو پناه خواهد تا هنگام رفتن در گور خدايا پس درود فرست بر محمّد و عترتش
وَاحْشُرْنا فى زُمْرَتِهِ، وَ بَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْكَرامَةِ، وَ مَحَلَّ الاِْقامَةِ، اَللّـهُمَّ
و ما را در زمره او محشور گردان و جاى ده ما را با او در خانه كرامت (بهشت) و جايگاه ماندن هميشگى خدايا
وَكَما اَكْرَمْتَنا بِمَعْرِفَتِهِ فَاَكْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ،وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ،وَاجْعَلْنا
چنانچه ما را به شناختنش گرامى داشتى هم چنان ما را به نزديك شدن با او گرامى دار و رفاقت و سابقه داشتن با او را روزى ما گردان و بگردان ما را
مِمَّنْ يُسَلِّمُ لاَِمْرِهِ، وَيُكْثِرُ الصَّلاةَ عَلَيْهِ عِنْدَ ذِكْرِهِ، وَعَلى جَميعِ اَوْصِيآئِهِ
از كسانى كه تسليم دستور اويند و هنگام بردن نامش بسيار بر او درود فرستند و بر همه اوصيا
وَاَهْلِ اَصْفِيآئِهِ، اَلْمَمْدُودينَ مِنْكَ بِالْعَدَدِ الاِْثْنَىْ عَشَرَ، اَلنُّجُومِ الزُّهَرِ،
و خاندان برگزيده اش كه يارى شده اند از جانب تو به عدد دوازده، آن ستارگان درخشان
وَالْحُجَجِ عَلى جَميعِ الْبَشَرِ، اَللّـهُمَّ وَهَبْ لَنا فى هذَا الْيَوْمِ خَيْرَ مَوْهِبَة،
و حجتهاى تو بر تمامى افراد بشر خدايا و ببخش به ما در اين روز بهترين بخششها را
وَ اَنْجِحْ لَنا فيهِ كُلَّ طَلِبَة، كَما وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لِمُحَمَّد جَدِّهِ، وَعاذَ فُطْرُسُ
و برآور براى ما در اين روز هر خواهشى را چنانچه حسين را به محمّد جدش بخشيدى و فطرس
بِمَهْدِهِ، فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ، نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ، وَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ، آمينَ
به گهواره حسين پناه برد و ما پناهنده به قبر او هستيم پس از شهادت او بالاى تربتش آمده و چشم به راه رجعت او هستيم اجابت كن اى
رَبَّ الْعالَمينَ.(1)
پروردگار جهانيان.
پس از آن، اين دعا را كه به دعاى امام حسين(عليه السلام) معروف است مى خوانى. اين دعا آخرين دعايى است كه آن حضرت در روز عاشورا (همان روزى كه دشمنانش زياد بودند) خواند:
اَللّـهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِى الْمَكانِ، عَظيمُ الْجَبَرُوتِ، شَديدُ الْمِحالِ، غَنِىٌّ
خدايا تويى والامكان و بزرگ جبروت و سخت نيرو و بى نياز
عَنِ الْخَلايِقِ، عَريضُ الْكِبْرِيآءِ، قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ، قَريبُ الرَّحْمَةِ،
از خلايق و داراى بزرگى پهناور و تواناى بر هر چه خواهى نزديك مهر
صادِقُ الْوَعْدِ، سابِغُ النِّعْمَةِ، حَسَنُ الْبَلاءِ، قَريبٌ إذا دُعيتَ، مُحيطٌ بِما
راست وعده فراوان نعمت نيكو آزمايش نزديك هرگاه خوانده شوى محيط به هر چه
خَلَقْتَ، قابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَيْكَ، قادِرٌ عَلى ما اَرَدْتَ، وَ مُدْرِكٌ ما
آفريده اى توبه پذير براى آن كس كه به سويت توبه كند توانا بر هر چه اراده كنى و بدست آرنده آنچه
طَلَبْتَ، وَ شَكُورٌ اِذا شُكِرْتَ، وَ ذَكُورٌ اِذا ذُكِرْتَ، اَدْعُوكَ مُحْتاجاً،
بجويى و سپاس پذير هرگاه سپاس شوى و ياد كنى هنگامى كه يادت كنند مى خوانمت نيازمندانه
وَاَرْغَبُ اِلَيْكَ فَقيراً، وَ اَفْزَعُ اِلَيْكَ خآئِفاً، وَ اَبْكى اِلَيْكَ مَكْرُوباً، وَاَسْتَعينُ
و توجه كنم بسويت فقيرانه و پناه آرم بسويت خائفانه و گريه كنم به درگاهت از روى غمزدگى و ملولانه كمك جويم
بِكَ ضَعيفاً، وَ اَتوَكَّلُ عَلَيْكَ كافِياً... .
بوسيله تو ناتوانانه و توكل كنم بر تو كفايت خواهانه.
در ذيل اين دعا قسمتى ديده مى شود كه جنبه خصوصى دارد، زيرا امام(عليه السلام) عرض مى كند: «خدايا بين ما، و قوم ما به حق داورى كن! آنها به ما نيرنگ زدند (ما را دعوت كردند و اعلام وفادارى نمودند ولى) دست از يارى ما برداشتند و راه مكر و فريب را پيش گرفتند، آماده كشتن ما شدند در حالى كه ما عترت پيامبر تو و فرزندان حبيبت محمد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله) هستيم همان كسى كه او را به نبوّت برگزيدى و امين وحى ساختى» سپس عرضه داشت:
فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَمَخْرَجاً، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.(2)
پس دركار ما گشايش و فرجى عطا فرما به رحمتت اى مهربانترين مهربانان.
ابن عيّاش گفت: از حسين بن علىّ بزوفرى شنيدم كه مى گفت حضرت صادق(عليه السلام) اين دعا را در اين روز مى خواند و فرمود كه اين دُعا از دعاهاى روز سوم شعبان است و آن روز ولادت حسين(عليه السلام) است.(3)
1. مصباح المتهجّد، صفحه 826 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 347 .
2. مصباح المتهجّد، صفحه 827 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 348.
3. همان مدرك، صفحه 828.

 

 

 

 

 

 

شب سيزدهم ماه
شب سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم، «ليالى بيض» يعنى شبهاى روشن، ناميده مى شود. براى اين شب ها اعمالى است كه در اعمال ماه رجب (صفحه 643) بيان شد. 

 

 

 

 

شب نيمه شعبان
این شب، شب بسيار مباركى است; از امام صادق(عليه السلام) روايت شده است كه از امام محمّد باقر(عليه السلام) از فضيلت شب نيمه شعبان سؤال شد، فرمود: آن شب، بعد از شب قدر بافضيلت ترين شب هاى سال است. در اين شب، خداوند به بندگانش فضل خود را عطا مى فرمايد و به كرم خويش، آنان را مى آمرزد;در اين شب، براى تقرّب به خداوند سعى و كوشش نماييد! زيرا اين شب، شبى است كه خداوند به ذات مقدّس خود قسم ياد كرده است كه نيازمندى را دست خالى برنگرداند، مادامى كه معصيت و گناهى را نخواهد و شبى است كه خداى متعال آن را براى ما اهل البيت(عليهم السلام) قرار داد، آن گونه كه شب قدر را براى پيامبر ما قرار داد. پس در دعا و ثناى الهى در اين شب كوشش كنيد.(1)
از جمله بركات اين شب اين است كه ولادت باسعادت منجى عالم بشريّت، مهدى موعود، امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ در سحر اين شب در سال 255، در «سرّ من رأى»، واقع شد، و بر شرافت اين شب افزود. براى اين شب چند عمل است:
اوّل: غسل است كه طبق روايتى از امام صادق(عليه السلام) سبب تخفيف گناهان است.(2)
دوم: احياى اين شب است، به نماز و دعا و استغفار. در روايتى كه حضرت امير مؤمنان(عليه السلام) از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند آمده است: «هنگامى كه شب نيمه شعبان فرا مى رسد آن را به عبادت به سر بريد و روزش را روزه بداريد، زيرا از اوّل تا آخر اين شب، از جانب خداوند ندا مى آيد: آيا استغفار كننده اى هست كه از گناهان خويش آمرزش طلبد، تا گناهان او را بيامرزم؟ آيا كسى هست كه طلب روزى كند و من روزى او را وسعت بخشم؟».(3)
همچنين در روايتى آمده است كه جبرئيل به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) گفت: هر كس اين شب را به تسبيح و تكبير و دعا و نماز و استغفار و... احيا بدارد، خداوند گناهانش را مى آمرزد، و جايگاه و منزل او بهشت خواهد بود...
اى محمّد! اين شب را احيا بدار، و به امّتت فرمان ده آن را احيا دارند.
جبرئيل پس از بيان فضايل ديگرى براى اين شب، در پايان گفت: محروم واقعى كسى است كه از خير و بركت اين شب محروم باشد!(4)
از امام زين العابدين(عليه السلام) نيز احياى اين شب نقل شده است.(5)
همچنين در روايتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده است كه هر كس اين شب را احيا بدارد، در آن روز كه قلبها مى ميرد، قلبش نخواهد مرد.(6)
سوم: زيارت امام حسين(عليه السلام) در اين شب از افضل اعمال است، و باعث آمرزش گناهان است.(7) در فضيلت زيارت امام حسين(عليه السلام) در اين شب روايات متعدّدى نقل شده است از جمله:
1ـ ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) روايت كرده است: هر كس دوست دارد يكصد و بيست و چهار هزار پيامبر با او مصافحه كند، در نيمه شعبان، قبر حسين(عليه السلام) را زيارت كند; زيرا ارواح پيامبران در اين شب به اذن خداوند به زيارت آن حضرت مى روند!(8)
2ـ در روايت ديگرى امام صادق(عليه السلام) فرمود: وقتى كه نيمه شعبان مى شود از افق اعلى (از جانب خداوند) به زائر امام حسين(عليه السلام) ندا مى دهند كه، اكنون با گناهان آمرزيده برگرد، پاداش تو به عهده پروردگارت و پيامبر خداست!(9)
حدّاقلّ زيارت آن حضرت آن است كه انسان آن شب، بر روى بام خانه و يا فضاى باز ديگرى برود و به سمت راست و چپ آسمان نگاه كند، آنگاه به بالاى سر نظر افكند و با انگشت به سمت راستِ قبله اشاره كند و بگويد: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أبا عَبْدِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ.(10)
براى شب نيمه شعبان زيارت مخصوصه اى نيز مى باشد كه در بخش زيارات گذشت. (صفحه 412)
چهارم: خواندن اين دعاست كه جناب «سيّد بن طاووس» و «شيخ طوسى» آن را نقل كرده اند و به منزله زيارت امام زمان(عليه السلام) است: 
اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَيْلَتِنا هذِهِ وَمَوْلُودِها وَحُجَّتِكَ، وَمَوْعُودِهَا الَّتى قَرَنْتَ اِلى
خدايا به حق اين شبى كه ما در آنيم و به حق آن كس كه در آن به دنيا آمدهو حجتت و موعود آن كه همراه كردى
فَضْلِها فَضْلاً، فَتَمَّتْ كَلِمَتُكَ صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِكَ، وَلا مُعَقِّبَ
به فضيلت اين شب فضيلت ديگرى و بدين سبب تمام شد كلمه تو براستى و عدالت تغيير دهنده اى براى كلمات تو نيست و پس زننده اى
لاِياتِكَ، نُورُكَ الْمُتَاَلِّقُ، وَضِيآؤُكَ الْمُشْرِقُ، وَالْعَلَمُ النُّورُ فى طَخْيآءِ
براى آيات تو نيست آن نور درخشانت و آن روشنى فروزانت و آن نشانه نورانى در شب تاريك
الدَّيْجُورِ، اَلْغائِبُ الْمَسْتُورُ، جَلَّ مَوْلِدُهُ، وَكَرُمَ مَحْتِدُهُ، وَالْمَلائِكَةُ شُهَّدُهُ،
ظلمانى آن پنهان غايب از انظار كه ولادتش بزرگ و كريم الاصل بود و فرشتگان گواهان اويند
وَاللهُ ناصِرُهُ وَمُؤَيِّدُهُ اِذا آنَ ميعادُهُ، وَالْمَلائِكَةُ اَمْدادُهُ، سَيْفُ اللهِ الَّذى لا
و خدا ياور و كمك كار اوست در آن هنگام كه وعده اش برسد و فرشتگان مددكارش باشند آن شمشير برنده خدا كه
يَنْبُو، وَنُورُهُ الَّذى لا يَخْبُو، وَ ذُوالْحِلْمِ الَّذى لا يَصْبُوا، مَدارُ الدَّهْرِ،
كُند نشود و نور او كه خاموش نگردد و بردبارى كه كار بى رويه انجام ندهد چرخ روزگار بخاطر او گردش كند
وَنَواميسُ الْعَصْرِ، وَوُلاةُ الاَْمْرِ، وَالْمُنَزَّلُ عَلَيْهِمْ ما يَتَنَزَّلُ فى لَيْلَةِ الْقَدْرِ،
و او و پدران معصومش نواميس هر عصر و واليان امر خدايند در شب قدر آنچه نازل شود بر ايشان نازل گردد
وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ، تَراجِمَةُ وَحْيِهِ، وَوُلاةُ اَمْرِهِ وَنَهْيِهِ، اَللّـهُمَّ
و آنهايند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحى خدا و سرپرستان امر و نهى او خدايا
فَصَلِّ عَلى خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ، اَلْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ، وَاَدْرِكْ بِنا أَيّامَهُ،
پس درود فرست بر خاتم ايشان و قائمشان كه در پس پرده است از عوالم آنها و ما را به روزگار او
وَظُهُورَهُ وَقِيامَهُ، وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ، وَاقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ، وَاكْتُبْنا فى
و زمان ظهور و قيامش برسان و از جمله يارانش قرارمان ده و خونخواهى ما را به خونخواهى او مقرون گردان و نام ما را در
اَعْوانِهِ وَخُلَصآئِهِ، وَاَحْيِنا فى دَوْلَتِهِ ناعِمينَ، وَبِصُحْبَتِهِ غانِمينَ، وَبِحَقِّهِ
زمره ياران و مخصوصانش ثبت فرما و ما را در دولتش شادكام و متنعم و به هم نشينيش بهره مند و به گرفتن حقش
قآئِمينَ، وَمِنَ السُّوءِ سالِمينَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَالْحَمْدُللهِِ رَبِّ
پا بر جا بدار و از بديها بر كنارمان كن اى مهربانترين مهربانان و ستايش خاص خدا پروردگار
الْعالَمينَ، وَصَلَّى اللّهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِيّينَ وَالْمُرْسَلينَ،
جهانيان است و درودهاى او بر آقاى ما محمّدخاتم پيمبران و مرسلين
وَعَلى اَهْلِ بَيْتِهِ الصّادِقينَ، وَعِتْرَتِهَ النّاطِقينَ، وَالْعَنْ جَميعَ الظّالِمينَ،
و بر خاندان راستگو و عترت حقگويش باد و از رحمت خود دور ساز تمام ستمكاران را
واحْكُمْ بَيْنَنا وَبَيْنَهُمْ يا اَحْكَـمَ الْحـاكِميـنَ.(11)
و ميان ما و ايشان داورى كن اى محكمترين حكم كنندگان.
پنجم: «شيخ طوسى» از اسماعيل بن فضل هاشمى روايت كرده كه گفت: حضرت صادق(عليه السلام) اين دعا را به من تعليم داد تا آن را در شب نيمه شعبان بخوانم:
اَللّـهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ، اَلْعَلِىُّ الْعَظيمُ، اَلْخالِقُ الرّازِقُ، اَلْمُحْيِى
خدايا تويى زنده پاينده والاى بزرگ آفريننده و روزى دهنده زنده كننده
الْمُميتُ، اَلْبَدىءُ الْبَديعُ، لَكَ الْجَلالُ وَلَكَ الْفَضْلُ، وَلَكَ الْحَمْدُ وَلَكَ
و ميراننده آغاز كننده و پديد آرنده، براى توست بزرگى و از آن توست فضيلت و ستايش و از آن تو
الْمَنُّ، وَلَكَ الْجُودُ وَلَكَ الْكَرَمُ، وَلَكَ الاَْمْرُ وَلَكَ الْمَجْدُ وَلَكَ الْشُّكْرُ،
است نعمت و جود و خاص توست بزرگوارى و از توست فرمان و شوكت و خاص تو است سپاسگزارى
وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ، يا واحِدُ يا اَحَدُ، يا صَمَدُ يا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ،
كه يگانه اى و شريكى برايت نيست اى يگانه اى يكتا اى بى نياز اى كه فرزندى ندارد و فرزند كسى نباشد
وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاْغفِرْ لى
ونيست برايش همتايى هيچ كس درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بيامرز مرا
وَارْحَمْنى، وَاكْفِنى ما اَهَمَّنى، وَاقْضِ دَيْنى، وَوَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقى،
و به من رحم كن و كفايت كن از من آنچه فكر مرا به خود مشغول كرده و قرضم را ادا كن و در روزيم گشايش ده
فَاِنَّكَ فى هذِهِ اللَّيْلَةِ كُلَّ اَمْر حَكيم تَفْرُقُ، وَمَنْ تَشآءُ مِنْ خَلْقِكَ تَرْزُقُ،
زيرا كه تو در اين شب هر كار محكمى را از هم جدا كنى و هر يك از مخلوقات خود را بخواهى روزى دهى
فَارْزُقْنى وَاَنْتَ خَيْرُ الرّازِقينَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَ اَنْتَ خَيْرُ الْقآئِلينَ النّاطِقينَ:
پس روزيم ده كه تو بهترين روزى دهندگانى زيرا تو خود گفتى و تو بهترين گويندگان و ناطقان هستى كه فرمودى
وَاسْئَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ. فَمِنْ فَضْلِكَ اَسْئَلُ، وَ اِيّاكَ قَصَدْتُ، وَ ابْنَ نَبِيِّكَ
«از خدا بخواهيد از فضل او» پس من از فضل تو مى خواهم و تو را قصد كردم و به فرزند پيمبرت
اعْتَمَدْتُ، وَ لَكَ رَجَوْتُ، فَارْحَمْنى يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.(12)
اعتماد كردم و از تواميدوارم پس به من رحمت كن اى مهربانترين مهربانان.
ششم: اين دعا را بخواند كه حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) در اين شب مى خواندند:
اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْيَتِكَ ما يَحُولُ بَيْنَنا وَبَيْنَ مَعْصِيَتِكَ، وَمِنْ
خدايا بهره ما كن از ترس خود بدان اندازه كه حائل شود ميان ما و نافرمانيت و از
طـاعَتِكَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَكَ، وَمِنَ الْيَقينِ ما يَهُونُ عَلَيْنا بِهِ مُصيباتُ
اطاعت خويش بدان مقدار كه ما را به خشنودى و رضوان تو برساند و از يقين بدان حد كه بوسيله آن ناگواريهاى
الدُّنْيا، اَللّـهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِنا وَقُوَّتِنا ما اَحْيَيْتَنا، وَاجْعَلْهُ
دنيا بر ما آسان گردد خدايا ما را به گوشهايمان و ديده هامان و نيرويمان تا زنده ايم بهره مند ساز
الْوارِثَ مِنّا، وَاجْعَلْ ثارَنا عَلى مَنْ ظَلَمَنا، وَانْصُرنا عَلى مَنْ عادانا، وَلا
و آن را وارث ما گردان و خون ما را به گردن كسى انداز كه بر ما ستم كرده و يارى ده ما را بر كسى كه با ما دشمنى كند
تَجْعَلْ مُصيبَتَنا فى دينِنا، وَلا تَجْعَلِ الدُّنْيا اَكْبَرَ هَمِّنا، وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا،
و مصيبت ما را در دينمان قرار مده و دنيارا بزرگترين اندوه ما قرار مده و نيز آخرين حد دانش ما قرارش مده
وَلا تُسَلِّطْ عَلَيْنا مَنْ لا يَرْحَمُنا، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.(13)
و مسلّط مكن بر ما كسى را كه بر ما رحم نكند به رحمتت اى مهربانترين مهربانان.
و اين دعاى جامع و كاملى است كه خواندن آن در اوقات ديگر نيز غنيمت است و از عوالى اللّئالى نقل شده كه حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)هميشه اين دعا را مى خواندند.(14)
هفتم: صلوات هر روز ماه شعبان را (صفحه 670) كه در وقت ظهر خوانده مى شود، بخواند.(15)
هشتم: دعاى كميل (صفحه 98) را كه حضرت على(عليه السلام) در اين شب آن را به كميل تعليم داد، بخواند.
نهم: در اين شب صد مرتبه بگويد: سبحان اللّه و صد مرتبه بگويد: الحمد للّه و صد مرتبه بگويد: اللّه اكبر و صد مرتبه بگويد: لا إلهَ إلاَّ اللّهُ كه طبق روايتى از امام باقر(عليه السلام) هركس چنين كند، خداوند گناهان گذشته او را بيامرزد و حاجت هاى دنيوى و اخروى او را برآورده سازد.(16)
دهم: مرحوم «شيخ طوسى» از «ابويحيى» روايتى را نقل مى كند كه مى گويد: به مولايم امام صادق(عليه السلام) عرض كردم: بهترين دعا، در اين شب كدام است؟ فرمود: وقتى كه نماز عشا را بجا آوردى، دو ركعت نماز بگزار و در ركعت اوّل سوره «حمد» و سوره «قل يا ايّها الكافرون»و در ركعت دوم، سوره «حمد» و سوره «توحيد» را بخوان; پس از نماز، سى و سه مرتبه بگو: سبحان اللّه سى و سه مرتبه الحمد للّه و سى و چهار مرتبه اللّه اكبر. آنگاه بگو:
يا مَنْ اِلَيْهِ مَلْجَأُ الْعِبادِ فِى الْمُهِمّاتِ، وَاِلَيْهِ يَفْزَعُ الْخَلْقُ فىِ الْمُلِمّاتِ،
اى كه به سوى اوست پناه بندگان در كارهاى اندوه خيز و به سوى او پناه برند خلايق در پيش آمدهاى ناگوار
يا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِيّاتِ، وَ يا مَنْ لا تَخْفى عَلَيْهِ خَواطِرُ الاَْوْهامِ،
اى داناى آشكار و نهان و اى كه بر او پنهان نماند انديشه هايى كه در دلها افتد
وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ، يا رَبَّ الْخَلايِقِ وَالْبَرِيّاتِ، يا مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ
و تصرف كردن آن خاطرات اى پروردگار خلايق و آفريدگان اى كه ملكوت
الاَْرَضينَ وَالسَّمواتِ، اَنْتَ اللهُ لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَمُتُّ اِلَيْكَ بِلا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ،
زمينها و آسمانها بدست اوست تويى خدايى كه معبودى جز تو نيست بسويت توسل جويم به كلمه «لا اله الا انت»
فَبِلا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ، اِجْعَلْنى فى هِذِهِ اللَّيْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَيْهِ فَرَحِمْتَهُ،
پس اى خدايى كه معبودى جز تو نيست بگردان مرا در اين شب از كسانى كه بسويش نگريسته و مورد رحم خويش قرارش داده
وَسَمِعْتَ دُعآئَهُ فَاَجَبْتَهُ، وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ، وَتَجاوَزْتَ عَنْ
و دعايش شنيده و اجابت كرده و پشيمانيش را دانسته پس او را پذيرفته اى و از خطاهاى گذشته اش
سالِفِ خَطيئَتِهِ، وَعَظيمِ جَريرَتِهِ، فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِكَ مِنْ ذُنُوبى، وَلَجَاْتُ
و گناه بزرگش در گذشته اى پس من از گناهانم به تو پناهنده شده و به تو ملتجى گشته ام در اين كه
اِلَيْكَ فى سَتْرِ عُيُوبى، اَللّـهُمَّ فَجُدْ عَلَىَّ بِكَرَمِكَ وَفَضْلِكَ، وَاحْطُطْ
عيوبم را بپوشانى خدايا پس جود كن بر من به كرم خودو فضلت و بريز
خَطاياىَ بِحِلْمِكَ وَعَفْوِكَ، وَتَغَمَّدْنى فى هذِهِ اللَّيْلَةِ بِسابِغِ كَرامَتِكَ،
خطاهاى مرا به بردبارى و گذشت خويش و فراگير مرا در اين شب به فراوان كرمت
وَاجْعَلْنى فيها مِنْ اَوْلِيآئِكَ الَّذينَ اجْتَبَيْتَهُمْ لِطاعَتِكَ، وَ اخْتَرْتَهُمْ
و بگردان مرا در اين شب از آن دوستانت كه آنان را براى طاعت خويش برگزيده و براى
لِعِبادَتِكَ، وَ جَعَلْتَهُمْ خالِصَتَكَ وَصَفْوَتَكَ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى مِمَّنْ سَعَدَ
پرستشت انتخاب فرمودى و ايشان را جزء خاصان درگاه و برگزيدگانت قراردادى خدايابدار مرا از آن كسانى كه
جَدُّهُ، وَ تَوَفَّرَ مِنَ الْخَيْراتِ حَظُّهُ، وَ اجْعَلْنى مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ، وَ فازَ فَغَنِمَ،
كوششش به جايى رسيده و از نيكيها بهره فراوان نصيبش گشته و بگردانم از آنان كه تندرست شده و متنعم و رستگار و بهره مند گشته
وَ اكْفِنى شَرَّ ما اَسْلَفْتُ، وَ اعْصِمْنى مِنَ الاِْزدِيادِ فى مَعْصِيَتكَ، وَ حَبِّبْ
و كفايت كن مرا از شر آنچه كرده ام و نگاهم دار از افزودن در نافرمانيت و دوست گردان نزد من
اِلَىَّ طاعَتَكَ، وَ ما يُقَرِّبُنى مِنْكَ، وَ يُزْلِفُنى عِنْدَكَ، سَيِّدى اِلَيْكَ يَلْجَأُ
فرمانبرداريت را و آنچه مرا به تو نزديك و مقرّب درگاهت گرداندآقاى من به سوى تو پناه آرد
الْهارِبُ، وَ مِنْكَ يَلْتَمِسُ الطّالِبُ، وَ عَلى كَرَمِكَ يُعَوِّلُ الْمُسْتَقيلُ التّائِبُ،
شخص گريز پاى و از تو عاجزانه طلب كند جوينده و بر كرم تو تكيه كند شخص عذرخواه و توبه كننده
اَدَّبْتَ عِبادَكَ بالتَّكَرُّمِ، وَ اَنْتَ اَكْرَمُ الاَْكْرَمينَ، وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَكَ،
ادب كردى بندگانت را به كرمورزى به آنها و تو كريمترين كريمانى و تو خود به بندگانت دستور گذشت دادى
وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ، اَللّـهُمَّ فَلا تَحْرِمْنى ما رَجَوْتُ مِنْ كَرَمِكَ، وَ لا
و خود آمرزنده و مهربانى خدايا پس مرا از آنچه از كرمت اميد دارم
تُؤْيِسْنى مِنْ سابِـغِ نِعَمِكَ، وَ لا تُخَيِّبْنى مِنْ جَزيلِ قِسَمِكَ فى هذِهِ
محرومم مكن و از نعمت هاى ريزانت مأيوسم مدار و از بهره هاى فراوانت كه در اين
اللَّيْلَةِ لاَِهْلِ طاعَتِكَ، وَاجْعَلْنى فى جُنَّة مِنْ شِرارِ بَرِيَّتِكَ، رَبِّ اِنْ لَمْ اَكُنْ
شب براى فرمانبردارانت مقرّر داشته اى بى بهره ام مساز و مرا در پناهگاه محكمى از آزار مخلوقات شرورت قرار ده پروردگارا اگر من چنين
مِنْ اَهْلِ ذلِكَ، فَاَنْتَ اَهْلُ الْكَرَمِ وَ الْعَفْوِ وَ الْمَغْفِرَةِ، وَ جُدْ عَلَىَّ بِما اَنْتَ
شايستگى ندارم ولى تو شايسته كرم و گذشت و آمرزشى و فرو ريز بر من بدانچه تو
اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ، فَقَدْ حَسُنَ ظَنّى بِكَ، وَ تَحَقَّقَ رَجآئى لَكَ، وَ عَلِقَتْ
شايسته آنى نه بدانچه من سزاوار آنم زيرا براستى گمان من نيك است و اميدم درباره تو محكم شده و
نَفْسى بِكَرَمِكَ، فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ، وَاَكْرَمُ الاَْكْرَمينَ، اَللّـهُمَّ
جانم به سر رشته كرم تو آويخته است پس تويى مهربانترين مهربانان و كريمترين كريمان خدايا مرا
وَاخْصُصْنى مِنْ كَرَمِكَ بِجَزيلِ قِسَمِكَ،وَاَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ،وَاغْفِر
مخصوص بدار از كرم خويش به بهره هاى فراوان و تقسيمهاى شايانت و از كيفر تو به عفوت پناه مى برم و بيامرز
لِىَ الذَّنْبَ الَّذى يَحْبِسُ عَلَىَّ الْخُلُقَ، وَيُضَيِّقُ عَلَىَّ الرِّزْقَ، حَتّى اَقُومَ
برايم آن گناهى را كه عادت بد (مانند دروغ) را بر من حبس كند و روزى را بر من تنگ سازد تا من به
بِصالِحِ رِضاكَ، وَاَنْعَمَ بِجَزيلِ عَطآئِكَ، وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْمآئِكَ، فَقَدْ لُذْتُ
خشنودى شايسته تو اقدام كنم و به عطاى فراوانت متنعم گردم و به نعمتهاى بسيارت خوشبخت شوم زيرا من به
بِحَرَمِكَ، وَتَعَرَّضْتُ لِكَرَمِكَ، وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ، وَبِحِلْمِكَ
آستان تو پناه آوردم و به كرم تو آويختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس كيفرت و به بردباريت پناه جستم
مِنْ غَضَبِكَ، فَجُدْ بِما سَئَلْتُكَ، وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْكَ، اَسْئَلُكَ بِكَ لا
از خشمت پس به من عطا كن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش كردم تو را به خودت
بِشَىْء هُوَ اَعْظَـمُ مِنْـكَ.
سوگند دهم چون چيزى از تو بزرگتر نيست.
سپس به سجده مى روى و بيست مرتبه مى گويى: يا رَبِّ و هفت مرتبه يا اَللهُ و هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ و ده مرتبه: ما شآءَ اللهُ و ده مرتبه لا قُوّةَ اِلاَّ بِاللهِ. آنگاه صلوات مى فرستى بر پيغمبر و آل او(عليهم السلام) و از خدا حاجت خود را مى طلبى.
به خدا سوگند! اگر كسى با انجام اين عمل، از خدا حاجت بطلبد، هرچند بسيار فراوان باشد خداوند آن را به كرم و فضل گسترده اش برآورده مى سازد.(17) يازدهم: «شيخ طوسى» و «سيّد بن طاووس»، فرموده اند، در اين شب اين دعا را بخواند.
اِلهى تَعَرَّضَ لَكَ فى هذَا اللَّيْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ، وَقَصَدَكَ فيهَا الْقاصِدُونَ،
خدايا خواهندگان در اين شب به درگاه تو آمدند و قاصدان تو را مقصد خويش قرار دادند
وَاَمَّلَ فَضْلَكَ وَمَعْرُوفَكَ الطّالِبُونَ، وَلَكَ فى هذَا اللَّيْلِ نَفَحاتٌ وَجَوآئِزُ،
و خواهشمندان فضل و نيكى تو را آرزو كردند و تو دراين شب بخششها و جوايز و عطاهايى
وَعَطايا وَمَواهِبُ، تَمُنُّ بِها عَلى مَنْ تَشآءُ مِنْ عِبادِكَ، وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ
و بهره هايى دارى كه به هر يك از بندگانت بخواهى عطا خواهى كرد و از آن كس كه عنايت تو نسبت به
تَسْبِقْ لَهُ الْعِنايَةُ مِنْكَ، وَها اَنـَا ذا عُبَيْدُكَ الْفَقيرُ اِلَيْكَ، اَلْمُؤَمِّلُ فَضْلَكَ
او سبقت نگرفته است آن را باز دارى و من اينك آن بنده كوچك و نيازمند درگاه تو و آرزومند فضل
وَمَعْرُوفَكَ، فَاِنْ كُنْتَ يا مَولاىَ تَفَضَّلْتَ فى هذِهِ اللَّيْلَةِ عَلى اَحَد مِنْ
و نيكى تو هستم پس اى مولاى من اگر بنا دارى در اين شب بر كسى از
خَلْقِكَ، وَعُدْتَ عَلَيْهِ بِعائِدَة مِنْ عَطْفِكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،
خلق خويش تفضلى فرمايى و جايزه اى از روى مهر و عطوفت به او بدهى پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد
اَلطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلْخَيِّرينَ الْفاضِلينَ، وَجُدْ عَلَىَّ بِطَوْلِكَ وَ مَعْرُوفِكَ يا
آن پاكان پاكيزه برگزيده برترو از نعمت و نيكى خويش بر من نيز لطف فرما اى
رَبَّ الْعالَمينَ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد خاتَمِ النَّبيّينَ وَ آلِهِ الطّاهِرينَ،
پروردگار جهانيان و درود خدا بر محمّد خاتم پيمبران و بر آل پاكش و
وَسَلَّمَ تَسْليماً، اِنَّ اللهَ حَميدٌ مَجيدٌ ، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَ،
تحيت فراوان كه همانا خداوند ستوده و بزرگوار است خدايا من تو را مى خوانم چنانچه دستور فرمودى
فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَ، اِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ.(18)
پس دعايم را مستجاب كن چنانكه وعده فرمودى كه براستى تو خلف وعده نمى كنى.
و اين دعايى است كه در سحرها، پس از نماز شفع خوانده مى شود.(19)
دوازدهم: بعد از هر دو ركعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهاى نماز وتر، دعاهايى را كه مرحوم «شيخ طوسى» و «سيّد بن طاووس» نقل كرده اند را بخواند.(20)
سيزدهم: سجده ها و دعاهايى كه از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) روايت شده است را بخواند. از جمله، در روايتى كه «ابان بن تغلب» از امام صادق(عليه السلام)نقل كرده است، چنين آمده:
شب نيمه شعبان داخل شد و آن شب رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نزد يكى از همسران خود بود; وقتى كه شب به نيمه رسيد آن حضرت از بستر براى عبادت برخاست; همسرش در پى آن حضرت روان شد، در حالى كه خود را به چادرش پيچيده بود و در جستجوى آن حضرت بود; ناگاه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را در سجده يافت، كه مثل جامه اى به زمين چسبيده بود. به حضرت نزديك شد، شنيد كه آن حضرت در سجده خود مى گويد:
سَجَدَ لَكَ سَوادى وَخَيالى، وَآمَنَ بِكَ فُؤادى، هذِهِ يَداىَ وَماجَنَيْتُهُ عَلى
به خاك افتاد براى تو سراپايم و انديشه ام و ايمان آورد به تو دلم، اين است هر دو دستم و آنچه جنايتى كه بر
نَفْسى، يا عَظيمُ تُرْجى لِكُلِّ عَظيم، اِغْفِرْ لِىَ الْعَظيمَ، فَاِنَّهُ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ
خويش كردم اى بزرگى كه در هر كار بزرگى اميد به اوست بيامرز گناه بزرگم را كه نيامرزد گناه
الْعَظيمَ اِلاَّ الرَّبُّ الْعَظيمُ
بزرگ را جز پروردگار بزرگ.
* آنگاه سر خود را بلند كرد و سپس به سجده رفت و عرض كرد:
اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَانْكَشَفَتْ لَهُ
پناه برم به نور ذات تو كه روشن شد بدو آسمانها و زمينها و برچيده شد بدو
الظُّلُماتُ، وَصَلَحَ عَلَيْهِ اَمْرُ الاَْوَّلينَ وَالاْخِرينَ، مِنْ فُجأَةِ نَقِمَتِكَ، وَمِنْ
تاريكيها و اصلاح شد بدو كار اوّلين و آخرين از ناگهانى رسيدن عذابت و از
تَحْويلِ عافِيَتِكَ، وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِكَ، اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى قَلْباً تَقِيّاً نَقِيّاً، وَمِنَ
پا برجا شدن تندرستى تو و از زائل شدن نعمتت خدايا روزيم گردان دلى پاك و پاكيزه و مبراى از
الشِّرْكِ بَريئاً، لا كافِراً ولا شَقِيّاً
شرك كه نه كافر باشد و نه اهل شقاوت
آنگاه دو طرف روى خود را به خاك گذاشت و گفت:
عَفَّرْتُ وَجْهى فِى التُّرابِ، وَحُقَّ لى اَنْ اَسْجُدَ لَكَ.
ماليدم به خاك رويم را و بر من سزاست كه برايت سجده كنم.
وقتى كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) خواست به بسترِ خويش برگردد، همسرش شتابان به جاى خود برگشت; هنگامى كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به نزدش آمد، صداى نفس هاى بلند او را شنيد و فرمود: اين نفس زدن ها چيست؟ آيا نمى دانى امشب، چه شبى است؟ امشب نيمه شعبان است كه روزى ها در آن تقسيم مى شود و اجل ها نوشته مى شود و حاجيان نامشان امشب معيّن مى گردد و خداوند افراد فراوانى را مى آمرزد و فرشتگان خود را از آسمان به سوى مكّه مى فرستد!(21)
چهاردهم: نماز جناب جعفر طيّار را بجا آورد، همان گونه كه در روايتى از امام رضا(عليه السلام) در اعمال امشب وارد شده است.(22) (شرح آن در نمازهاى مستحب و معروف ـ صفحه 1081 ـ خواهد آمد)
پانزدهم: نمازهاى فراوانى براى شب نيمه شعبان وارد شده است كه آنها را بجا آورد از جمله گروهى از افراد مورد وثوق و اعتماد از امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) روايت كرده اند كه فرمودند: وقتى كه شب نيمه شعبان مى شود، چهار ركعت نماز بجا آور (هر دو ركعت به يك سلام) و در هر ركعت، حمد يك مرتبه و قل هو اللّه احد را صد مرتبه بخوان و پس از پايان چهار ركعت بگو:
اَللّـهُمَّ اِنّى اِلَيْكَ فَقيرٌ، وَمِنْ عَذاِبكَ خائِفٌ مُسْتَجيرٌ، اَللّـهُمَّ لا تُبَدِّلْ
خدايا من به درگاهت نيازمندم و ازعذاب و شكنجه ات ترسان و پناه خواهم خدايا نامم را (از زمره موحدان)
اِسْمى، وَلا تُغَيِّرْ جِسْمى، وَلاتَجْهَدْ بَلائى، وَلاتُشْمِتْ بى اَعْدآئى، اَعُوذُ
عوض مكن و جسمم را دگرگون مكن و آزمايشم را سخت مكن و دشمن شادم مفرما پناه مى برم
بِعَفْوِكَ مِنْ عِقابِكَ، وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِكَ، وَاَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ
به عفوت از كيفرت و پناه مى برم به رحمتت از عذابت و پناه مى برم به خشنوديت از
سَخَطِكَ، وَاَعُوذُبِكَ مِنْكَ، جَلَّ ثَنآؤُكَ، اَنْتَ كَما اَثْنَيْتَ عَلى نَفْسِكَ،
خشمت و پناه مى برم به خودت از خودت مدح تو والاست و تو چنانى كه خود ثناى خود كرده اى
وَفَوْقَ ما يَقُولُ الْقآئِلُونَ.(23)
و بالاتر از آنى كه مردم گويند.
1. مصباح المتهجّد، صفحه 831 و اقبال، صفحه 695.
2. مصباح المتهجّد، صفحه 853 و زاد المعاد، صفحه 59.
3. بحارالانوار، جلد 95، صفحه 415 و اقبال، صفحه 701.
4. اقبال، صفحه 699.
5. زاد المعاد، صفحه 64.
6. اقبال، صفحه 718.
7. مصباح المتهجّد، صفحه 830.
8. همان مدرك و اقبال، صفحه 710.
9. همان مدرك.
10. زاد المعاد، صفحه 60.
11. اقبال، صفحه 705 و مصباح المتهجّد، صفحه 842 (با اندكى تفاوت).
12. مصباح المتهجّد، صفحه 843 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 412 (با مقدارى تفاوت).
13. بحارالانوار، جلد 95، صفحه 414 و اقبال، صفحه 699 (با اندكى تفاوت).
14. عوالى اللئالى، جلد 1، صفحه 159، حديث 144 و بحارالانوار، جلد 92، صفحه 361، حديث 18.
15. اقبال، صفحه 687.
16. همان مدرك، صفحه 695 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 409.
17. مصباح المتهجّد، صفحه 831 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 409 (با اندكى تفاوت).
18. مصباح المتهجّد، صفحه 833 و اقبال، صفحه 697 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 411.
19. مصباح كفعمى، صفحه 51.
20. مصباح المتهجّد، صفحه 833 و اقبال، صفحه 716.
21. اقبال، صفحه 702 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 416.
22. مصباح المتهجّد، صفحه 838.
23. مصباح المتهجّد، صفحه 830 و بحارالانوار، جلد 94، صفحه 88.

 

 

 

 

 

 

روز نيمه شعبان  
روز ولادت باسعادت امام دوازدهم حضرت مهدى، حجّة بن الحسن صاحب الزمان(عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف) است. بسيار شايسته است كه شيعيان، در شب و روز نيمه شعبان، با تشكيل محافل و مجالس، و برپايى سخنرانى ها، درباره عظمت اين روز و وجود مقدّس امام زمان(عليه السلام) و شرايط انتظار آن حضرت، و دعا براى تعجيل در ظهورش و دفع شبهات دشمنان و ناآگاهان، آن را گرامى بدارند; ولى در همه اين موارد از كارهاى نامناسب وخلاف شرع بپرهيزند و عبادت را با گناه آلوده نسازند.
البتّه زيارت آن حضرت در اين روز با استفاده از زيارات معتبرى كه در بخش زيارات آمده بسيار مناسب است.

 

 

 

 

اعمال پايانى ماه شعبان
الف) از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه هر كس سه روز از آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به ماه مبارك رمضان متّصل سازد، خداوند متعال ثواب روزه دو ماه متوالى را براى او بنويسد.(1)
ب) اباصلت هروى مى گويد: جمعه آخر ماه شعبان خدمت امام رضا(عليه السلام) رسيدم. حضرت فرمود: اى اباصلت! اكثر ماه شعبان رفت و امروز جمعه آخر ماه است، پس تقصيرها و كوتاهى هاى گذشته را در بقيّه اين ماه جبران كن، و به آنچه براى تو سودمند است روى آور; بسيار دعا كن و استغفار نما و قرآن را بسيار تلاوت كن و از گناهان خود توبه نما، تا وقتى كه ماه رمضان داخل مى شود، خود را براى خدا خالص ساخته باشى و هر دَيْن و امانتى بر عهده دارى، ادا كن و كينه هر كس كه در دل دارى بيرون نما و گناهانى را كه انجام مى دادى ترك كن و از خدا بترس و در امور پنهان و آشكار خود بر خدا توكّل نما، كه هر كس بر خدا توكّل كند، خداوند امور او را كفايت مى نمايد، و در بقيه اين ماه اين دعا را بسيار بخوان:
الف) از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه هر كس سه روز از آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به ماه مبارك رمضان متّصل سازد، خداوند متعال ثواب روزه دو ماه متوالى را براى او بنويسد.(1)
ب) اباصلت هروى مى گويد: جمعه آخر ماه شعبان خدمت امام رضا(عليه السلام) رسيدم. حضرت فرمود: اى اباصلت! اكثر ماه شعبان رفت و امروز جمعه آخر ماه است، پس تقصيرها و كوتاهى هاى گذشته را در بقيّه اين ماه جبران كن، و به آنچه براى تو سودمند است روى آور; بسيار دعا كن و استغفار نما و قرآن را بسيار تلاوت كن و از گناهان خود توبه نما، تا وقتى كه ماه رمضان داخل مى شود، خود را براى خدا خالص ساخته باشى و هر دَيْن و امانتى بر عهده دارى، ادا كن و كينه هر كس كه در دل دارى بيرون نما و گناهانى را كه انجام مى دادى ترك كن و از خدا بترس و در امور پنهان و آشكار خود بر خدا توكّل نما، كه هر كس بر خدا توكّل كند، خداوند امور او را كفايت مى نمايد، و در بقيه اين ماه اين دعا را بسيار بخوان: اَللّـهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا فيما مَضى مِنْ شَعْبانَ، فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِىَ مِنْهُ.
خدايا اگر در آن قسمت از ماه شعبان كه گذشته ما را نيامرزيده اى در آن قسمت كه از اين ماه مانده بيامرزمان امام(عليه السلام) در ادامه فرمود: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارك رمضان، بنده هاى بسيارى را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد مى گرداند.(2) ج) دعاى شب آخر ماه شعبان و اوّل ماه رمضان
حارث بن مغيره نضرى از امام صادق(عليه السلام) روايت كرده است كه آن حضرت در شب آخر ماه شعبان و شب اوّل ماه رمضان اين دعا را مى خواند:  
اَللّـهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَكَ الَّذى اُنْزِلَ فيهِ الْقُرآنُ، هُدىً لِلنّاسِ
خدايا اين ماه مباركى كه قرآن در آن نازل گشته آن قرآنى كه راهنماى مردم گرديده
وَبَيِّنات مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ، فَسَلِّمْنا فيهِ وَسَلِّمْهُ لَنا، وَتَسَلَّمْهُ
و نشانه هاى روشنى از راهبرى و جدا كردن ميان حق و باطل است فرا رسيده پس ما را در اين ماه سالم بدار
مِنّا فى يُسْر مِنْكَ وَعافِيَة، يا مَنْ اَخَذَ الْقَليلَ وَشَكَرَ الْكَثيرَ، اِقْبَلْ مِنِّى
و آن را در حال آسانى و تندرستى از ما بگير اى كه بگيرد اندك راو بسيار قدردانى كند، اين طاعت
الْيَسيرَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ لى اِلى كُلِّ خَيْر سَبيلاً، وَمِنْ كُلِّ ما
اندك را از من بپذير خدايا از تو خواهم كه براى من بسوى هر كار خيرى راهى و از هر چه
لا تُحِبُّ مانِعاً، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، يا مَنْ عَفا عَنّى وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ
دوست ندارى سر را هم مانعى قرار دهى اى مهربانترين مهربانان اى كه گذشتى از من و از آن
السَّيِّئاتِ، يا مَنْ لَمْ يُؤاخِذْنى بِارْتِكابِ الْمَعاصى، عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ
كارهاى زشتى كه در پنهانى كردم اى كه مرا به سبب دست زدن به گناهان نگيرى گذشت، گذشت، گذشت تو را خواهانم
ياكَريمُ، اِلـهى وَعَظْتَنى فَلَمْ اَتَّعِظْ، وَزَجَرْتَنى عَنْ مَحارِمِكَ فلَمْ اَنْزَجِرْ،
اى بزرگوار خدايا مرا پند دادى ولى من پند نگرفتم و از كارهاى حرام خود بازم داشتى ولى من باز نايستادم
فَما عُذْرى فَاعْفُ عَنّى يا كَريمُ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ الرّاحَةَ
پس چه عذرى به درگاهت دارم اى كريم از من گذشت كن كه عفوت و گذشتت را خواهانم خدايا از تو درخواست دارم آسودگى
عِنْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ، عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِكَ، فَلْيَحْسُنِ
هنگام مرگ و گذشت در وقت حساب را بزرگ است گناه از بنده ات پس بايد
التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِكَ، يااَهْلَ التَّقْوى، وَ يا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ،
گذشت از جانب تو نيز نيكو باشد اى شايسته پرهيزگارى و اى شايسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم
اَللّـهُمَّ اِنّى عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ اَمَتِكَ، ضَعيْفٌ فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ،
خدايا من بنده و فرزند بنده و فرزند كنيز توأم ناتوان و نيازمند مهر تو هستم
وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنى و الْبَرَكَةِ عَلَى الْعِبادِ، قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ، اَحْصَيْتَ اَعْمالَهُمْ،
و تويى كه دارايى و بركت بر بندگانت فرو فرستى و تو چيره و توانايى كارهاى بندگانت را شماره دارى
وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ، وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَلْوانُهُمْ، خَلْقاً مِنْ
و روزيشان را قسمت كرده و زبانها و رنگهاشان را متفاوت كردى آفرينشى پس از
بَعْدِ خَلْق، وَ لا يَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَكَ، وَلا يَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَكَ، وَ كُلُّنا فَقيرٌ
آفرينش ديگر و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند و همه ما نيازمند
اِلى رَحْمَتِكَ، فَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَكَ، وَاجْعَلْنى مِنْ صالِحى خَلْقِكَ
رحمتت هستيم پس اى خدا رو از من مگردان و مرا
فِى الْعَمَلِ وَالاَْمَلِ، وَالْقَضآءِ وَالْقَدَرِ، اَللّهُمَّ اَبْقِنى خَيْرَ الْبَقآءِ، وَاَفْنِنى خَيْرَ
در كردار و آرزو و امور مربوط به قضا و قدر از شايستگان خلق خويش قرارم ده خدايا زنده ام بدار به بهترين وضع زندگى و بميرانم به بهترين
الْفَنآءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِيآئِكَ، وَ مُعاداةِ اَعْدآئِكَ، وَ الرَّغْبَةِ اِلَيْكَ، وَ الرَّهْبَةِ
مردن (يعنى) با دوستى دوستانت و دشمنى با دشمنانت و رغبت به درگاهت و ترس
مِنْكَ، وَالْخُشُوعِ وَ الْوَفاءِ وَ التَّسْليمِ لَكَ، وَ التَّصْديقِ بِكِتابِكَ، وَ اتِّباعِ
و خشوع از تو و وفادارى و تسليم بودن در برابرت و تصديق كردن كتاب تو (قرآن) و پيروى از
سُنَّةِ رَسُولِكَ، اَللّـهُمَّ ما كانَ فى قَلْبى مِنْ شَكٍّ اَوْ رَيْبَة، اَوْ جُحُود اَوْ
روش پيغمبرت خدايا آنچه در دل دارم از شك و ترديد يا انكار يا
قُنُوط، اَوْ فَرَح اَوْ بَذَخ اَوْ بَطَر، اَوْ خُيَلاءَ اَوْ رِيآء اَوْ سُمْعَة، اَوْ شِقاق اَوْ
نااميدى يا خوشى يا گردن فرازى يا اسراف در خوشگذرانى ياخودبينى يا خودنمايى يا شهرت جويى يا ايجاد دو دستگى يا
نِفاق، اَوْ كُفْر اَوْ فُسُوق، اَوْ عِصْيان اَوْ عَظَمَة، اَوْ شَىْء لا تُحِبُّ، فَاَسْئَلُكَ
دورويى يا كفر يا فسق يا گناه يا بزرگ طلبى يا چيزهاى ديگرى كه تو دوست ندارى پس اى پروردگارا از تو خواهم
يا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنى مَكانَهُ اِيماناً بِوَعْدِكَ، وَ وَفآءً بِعَهْدِكَ، وَ رِضاً بِقَضآئِكَ،
كه آن را تبديل كنى به ايمان به وعده ات و وفادارى به پيمانت و خشنودى به قضا و قَدرت
وَ زُهْداً فِى الدُّنْيا، وَ رَغْبَةً فيـما عِنْدَكَ، وَ اَثَرَةً وَ طُمَاْنينَةً وَ تَوْبَةً
و پارسايى در دنيا و اشتياق بدانچه نزد توست و فضيلتى و آرامشى و توبه
نَصُوحاً، اَسْئَلُكَ ذلِكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ، اِلهى اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصى،
خالص، اين را از تو خواهم اى پروردگار جهانيان خدايا تو را بخاطر بردباريت نافرمانى كنند
وَمِنْ كَرَمِكَ وَجُودِكَ تُطاعُ،فَكَأنَّكَ لَمْ تُعْصَ، وَ اَ نَا وَمَنْ لَمْ يَعْصِكَ سُكّانُ
وبه طمع جود و كرمت اطاعت كنند پس گويا نافرمانيت نكرده اند و من با كسانى كه نافرمانيت نكردند همه ساكنان
اَرْضِكَ، فَكُنْ عَلَيْنا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَبِالْخَيْرِ عَوّاداً، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ،
زمين توييم تو بر ما به فضل خويش بخشنده باش و به نيكويى بازگردنده اى مهربانترين مهربانان
وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ صَلاةً دآئِمَةً لا تُحْصى وَلا تُعَدُّ، وَلا يَقْدِرُ
و درود خدا بر محمّد و آل او درودى هميشگى كه به شماره و عدد درنيايد و
قَدْرَها غَيْرُكَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.(3)
اندازه اش نتواند جز تو اى مهربانترين مهربانان.
1. اقبال، صفحه 723 (اين روايت در زادالمعاد، صفحه 81، از امام رضا(عليه السلام) نقل شده است).
2. زاد المعاد، صفحه 81 و 82.
3. مصباح المتهجّد، صفحه 850.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه