رسول خدا (ص)، وقتی وارد مکه شدند، در مکه ابوسفیان بود، هندِ جگرخوار بود، سران قریش بودند؛ این‌ها تسلیم که نشدند!

پیغمبر (ص) با اقتدار وارد مکه شدند. مدتی هم در آنجا ماندند و عازم شدند برای برگشت به مدینه. یک نفر را پیغمبر (ص) باید معیّن کند به عنوان همه‌کاره‌ی مکه.

 

حال در مکه، شیطان‌صفت‌هایی هم مثل ابوسفیان هستند؛ دشمنان قسم‌خورده‌ی ایشان که منتظر بودند فقط پیغمبر سر روی بالش بگذارد و تمام کند و اسلام را برگردانند.

پیغمبر (ص)، یک جوان 21 ساله‌ای را به نام اُصید بن عُباده یا عُبادة بن اُصید (اگر اشتباه نکنم) به عنوان همه کاره‌ی مکه معیّن کردند هم فرماندار، استاندار، امام جمعه، یعنی آچارفرانسه‌ی همه‌ی مشکلات. نماز جمعه را می‌خواند، کارهای اجرایی را انجام می‌داد، کارهای اجتماعی را رصد می‌کرد.

یک جوان 21 ساله را پیغمبر معرفی کردند نماینده‌ی من در مکه، حضرت خارج شدند. موقع خروج، بعضی از مسلمان‌ها ایراد گرفتند که: یا رسول الله! شما یک شهری که پر از مسئله است و با زحمت وارد شدید و فتحش کردید، دشمنان قسم‌خورده‌ی شما در این شهر هستند، و شهر را به دست یک جوان خام 21 ساله می‌دهید؟

رسول خدا (ص) فرمود: لَیسَ لِلأَکبرُ هُوَ الأفضَل بَلِ الأَفضَل هُوَ الأَکبر: سن و سال زیاد، دلیل بر فضیلت و بزرگی نیست. فضیلت، دلیل بر بزرگی است». این جوان، انسان فاضلی است. این جوان، قدرت اداره‌ی مکه را دارد.

در همین زمان ما اگر بگویند یک نفر را کرده‌اند استاندار یک استانِ پر مسئله‌ی ایران که 21 سالش هست، همه‌ی ما تعجب می‌کنیم که این چه کاری است و این جوان چه سَرَش می‌شود. این کار را باید داد دستِ سالخوردگان!

دانلود

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه