مرحوم آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالله مامقانی در اواخر عمرشان، تغییراتی در زندگی‌شان ایجاد شد. در سنین پیری، سال‌های آخر عمر، شب‌ها وقتی از حرم امیرالمؤمنین علی (ع) به سمت منزل می‌‌‍آمدند، بعد از خوردن شام، خانواده و اهل منزل را جمع می‌کردند و روضه‌ی مختصری می‌خواندند. این خبر در نجف شایع شد که شیخ عبدالله مامقانی همیشه در آخر شب برای اهل منزل، روضه‌ی مختصری می‌خواند.

 

می‌خواهم از چراغ هدایت و مصباح‌الهدی صحبت کنم.

روزی، شاگردان گِرد استاد جمع شدند و صدق این مطلب را از ایشان پرسیدند. ایشان فرمودند: بله، همین‌طور است. شاگردان گفتند: قبلاً این کار را انجام نمی‌دادید! چه پیش آمده که این‌گونه شده‌اید؟

فرمود: علت دارد. گفتند: چه علتی؟ فرمود: یک شب، خواب قیامت را دیدم. خواب دیدم در صحرای محشر هستم. مردم در موقف حساب آمده‌اند. تمام انسان‌‌ها از آغاز خلقت تا پایان خلقت، همه را خداوند در یک جا جمع آورده بود.

روز سختی است، همه در گریز و در فرار هستند.

در آن صحرای وانفسای قیامت که همه در گریز هستند و هر کسی سعی می‌کرد زودتر به پرونده‌اش رسیدگی شود و راهی گردد. ما را به موقف حساب آوردند. در آنجا که همه به سختی در حال حساب پس دادن بودند، هر از گاهی می‌دیدم که یک گروهی به آنجا می‌آیند و فرشته‌ها این گروه‌ها را حمایت می‌کنند و از کنار موقف حساب و از پل صراط عبور می‌دهند و به بهشت می‌برند بدون این‌که از آن‌ها حسابرسی بشود.

من در آن احوال با خودم گفتم، صبر می‌کنم وقتی که یکی از این گروه‌ها دوباره آمد، سریع وارد گروه می‌شوم و با آن‌ها از پل صراط عبور می‌کنم (آیت‌الله‌العظمی مامقانی، مرجع تقلید! دارد این سخن را می‌گوید!)

یک گروه آمد. من وارد گروه شدم. زمانی که خواستیم به سمت بهشت حرکت کنیم، فرشته‌‌ای آمد و فرمود: آقای حاج شیخ عبدالله مامقانی، شما باید بروید حسابرسی بشوید. گفتم: پس چرا از بقیه حسابرسی نمی‌شود؟ آن فرشته فرمود: این گروه، حسابشان با سیدالشهداء (ع) است. یا برای امام حسین (ع) روضه خوانده‌اند یا روضه گرفته‌اند یا خدمت کرده‌اند و ... و خلاصه، کاری کرده‌اند. شما باید بروید حساب پس بدهید.

من را از گروه بیرون آوردند. از شدت وحشت، از خواب پریدم. با خود گفتم، حداقل این آخر عمر، اسم خود را در لیست روضه‌خوان‌های اباعبدالله (ع) بنویسم.

خیلی راحت نبودم که در جمع طلاب و شاگردان و ... روضه بخوانم به همین خاطر، وقتی به منزل می‌آمدم، برای اهل منزل روضه می‌خوانم و می‌گفتم: صلی‌الله علیک یا أباعبدالله، و توسلی به حضرت داشتیم...

ارتباطتت را برقرار کرده‌ای؟ برای امام حسین (ع) چه کار کردی؟ این اشک‌ها به انسان آبرو می‌دهد. وقت گذاشته‌ای؟ هزینه‌ کرده‌ای؟ خدمت کرده‌ای؟ پذیرایی کرده‌ای؟ مجلس گرفته‌ای؟

سیدالشهداء (ع) در قیامتی که یوم‌الحسرت است، به دادِ انسان می‌رسد. این حسین کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست

دانلود

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه