جماعتی از اهالی کوفه، برای رسیدن به محضر امام صادق (ع)، عازم مدینه بودند. در کوفه، آقایی بود به نام عبدالله بن ابی یَعفور که از گل‌های سرسبد شیعیان آقا امام صادق (ع) محسوب می‌شد. این جماعت، قبل از حرکت، به نزد عبدالله‌ابن‌‌ابی‌یعفور رفتند و گفتند: ما می‌خواهیم به مدینه برای زیارت قبر پیغمبر (ص) و دیدار امام صادق (ع) برویم، شما کاری با ایشان نداری؟

 

این آقا هم گفت: شما وقتی مدینه رسیدید و امام صادق (ع) را زیارت کردید، سلام من را به حضرت برسانید و بگویید عبدالله‌ابن‌ابی‌یعفور به شما سلام رسانده است.

(اگر ما بودیم، طوماری برای امام می‌نوشتیم که مثلاً دختر دم بخت داریم، چک فرم خورده داریم و ....)

این جماعت به مدینه آمدند و زیارت قبر پیغمبر (ص) را به جا آوردند. به خانه‌ی امام صادق (ع) وارد شدند. وقتی وارد شدند، رئیس این جماعت و گروه که شخصی به نام أبی کهمس بود، به امام عرض کرد: آقا جان! ما از کوفه به خدمت شما رسیده‌ایم. ابراهیم بن أبی یعفور یقرئک السّلام؛ ابراهیم بن أبی یعفور به شما سلام رسانده­اند. همین که نام أبی یعفور آورده شد، امام صادق (ع) فرمودند: علیکَ و علیه السلام؛ هم بر تو، و هم بر ابن أبی یعفور، سلام و درود الهی باد.

در اینجا، امام (ع)، جمله‌ای سؤال‌گونه مطرح کرده و فرمودند: در بازگشتتان به کوفه، وقتی ابراهیم ابن ابی‌یعفور را ملاقات کردید، یک سؤال می‌پرسم و شما از او بپرسید. به او بگویید: امام صادق (ع) فرمود: نگاه کن آقای ابن أبی‌یعفور و ببین در علی‌بن‌أبیطالب (ع) چه بود که نزد پیغمبر (ص) به آن مقامات عالیه رسید؟ آیا در این بود که نام پدرش طالب بود؟ چرا طالب به این مقامات نرسید؟ چرا عقیل به این مقامات نرسید؟ چرا جعفر به این مقامات نرسید؟ در این‌که علی‌بن‌ابیطالب (ع) فقط داماد رسول خدا (ص) بود؟ چرا دامادهای دیگر به این مقامات نرسیدند؟

رمز تفوّق و شکوفایی علی‌بن‌ابیطالب (ع) در چه چیزی بود؟

امام صادق (ع) این سؤال را به توسط أبی کَهمس برای ابن‌أبی یعفور مطرح نمودند. اما خودِ حضرت می‌دانستند که ابن أبی‌یعفور نمی‌تواند این سؤال را جواب بدهد و غیر از مقام امامت، کسِ دیگری پاسخِ این سؤال را نمی‌داند.

امام صادق (ع)، خودشان جواب سؤال را دادند (یعنی ابتدا طرح سؤال کردند و ایجاد حساسیت نمودند تا ذهن‌ها آماده‌ی گیرایی مطلب بشود و سپس جواب فرمودند).

ایشان فرمودند: «مـا بَلَغَ عَلیٌّ عِندَ رَسُولِ الله(صلى الله علیه وآله) إلّا بِصِدقِ الحَدِیثِ وَأَداءِ الأمـانَةِ؛ علی‌بن‌أبیطالب (ع) به آن مقامات نزدِ پیغمبر (ص) نرسید مگر 1- بخاطر راستگویی؛ 2- بخاطر امانتداری».

گاهی اوقات وقتی یک خوردنی به ما تعارف می‌کنند و می‌گویند: بفرمایید، می‌گوییم: میل ندارم. (دروغ می‌گوییم).

گاهی اوقات از یک شخص دعوت می‌کنیم به منزلمان بیاید ولی در دل خود آرزو می‌کنیم که نیاید. این‌ها نفاق است. این‌ها واقعیت نیست.

در عالم اقتصاد، ببینید گاهی اوقات چقدر حرف‌های نامربوط می‌زنیم و خلافت واقعیت صحبت می‌کنیم. صدق حدیث باید داشت.

دانلود

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه