استاد حدائق روز پنج شنبه 15 آذرماه 1403 در حرم امام حسین(ع) به بیان شخصیت والای حضرت فاطمه زهرا(س) پرداختند.

 

دانلود

 

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم­الله الرحمن الرحيم

الحمدلله ربّ العالمين و العاقبة لاهل التقوی و اليقين و و الصلاة و السلام علي سيدنا و نبينا حبيب الهی العالمين ابی­القاسم المصطفی محمد صلّی الله عليه و علی اهل بيته الائمة الهداة المهديين المکرمين لاسيما بقيه­الله المنتظر حجت­ ابن الحسن العسکری عجّل الله تعالی فرجه الشريف.

قال الله تبارک و تعالی فی محکم کتابه القرآن الحکيم: «وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنيراً»[1]

صدق الله العلی العظيم

تقديم به محضر مبارک و معظم پيامبر خاتم صلواتی ختم نماييد.

جهت شادی و ترويح طيبه علما، شهداء، روح ملکوتی حضرت امام اعلی­الله مقامه، شهدای انقلاب اسلامی، شهدای حشدالشعبی، شهدای جبهه مقاوت و در گذشتگان از جمع حاضر علما و بزرگانی که در جوار تربت حضرت اباعبدالله الحسين آرميده­اند، فقهای که نام بردند، خصوصاً مرحوم حضرت آيت­الله العظمی صافی گلپايگانی تقديم به محضر مبارک حضرت اباعبدالله الحسين صلوات غراتری ختم نماييد.

من ابتداءً تشکری کنم از اين اهتمام شما مردم از باب قاعده: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ»[2] ادب کرديد احترام کرديد، در مجلسی که بنام نامی بزرگ بانوی نظام خلقت از طرف بعثه مقام معظم رهبری منعقد است حضور يافتيد، از علمای محترم، زائران، برادران عزيزان، خواهران محترمه، باجمعهم از همه عزيزان و خصوصاً عزيزان بعثه مقام معظم رهبری حضرت حجت­الاسلام و المسلمين حاج­آقای بهجتی که اين سنت حسنه پنج شنبه­ها سلامی و فاتحه­ای بر سر تربت اين فقيه بزرگ مرحوم آيت­الله العظمی صافی گلپايگانی که از چهره­های برجسته­ی فقاهت و روحانيت و در انقلاب يار امام و يار مقام رهبری بود انشاءالله از باب قاعده­ای که اميرالمؤمنين می­فرمايد: «مَنْ‏ وَقَّرَ عَالِماً فَقَدْ وَقَّرَ رَبَّهُ»[3] تکریم و توقير عالم، تکريم و توقير خداست، اين هم مزيد بر همه پاداش­هايي که داريد و انشاءالله بهره می­بريد، اما روز بسيار با عظمتی است آن­هم در جوار تربت امام حسين مجلس عزای مادر را شرکت کرديد، من يک جمله از آيه چهل و شش سوره احزاب که باقی ماند يک اشاره گذرایي، بيشتر وقت مجلس به اعتماد و اعتبار امروز نسبت به شخصيت اين بزرگ بانو من مطالبی را عرض کنم، خداوند از ويژگی­های پيامبر می­فرمايد: «داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ»[4] پيامبر مردم را به اذن خدا و برای خدا دعوت می­کرد به سوی خدا، اين برای همه درس است يعنی برادرم، خواهرم تا فرصت داريد تا می­توانيد از خدا دفاع کنيد، از حق حرف بزنيد، گاهی اوقات سکوت می­کنيم بی­تفاوت هستيم، پيغمبر اين­گونه نبود: «داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ»[5] مردم را به سوی خدا دعوت می­کرد: «بِإِذْنِهِ»[6] برای خدا، يعنی اخلاص هم داشت در دعوتش انشاءالله ما در مراجعت­مان در معاشرت­هايمان سعی کنيم از حق و حقيقت و آن­چه رضای خداست سخن بگوييم، در خانواده، در جامعه، بين مردم اين از ويژگی­های رسول­الله بود، حالا اين­جا قالب امر به معروف و نهی از منکر تعريف می­شود که چون روز شهادت است من يک بخشی را خدمت شما عزيزان شخصيت حضرت زهراء را مرور کنيم، اين بماند فرصت ديگر و جلسه ديگر: «وَ سِراجاً مُنيراً»[7] پيامبر چراغ فروغ برای هدايت بشريت بود، يعنی پيامبر نقش هدايت­گريش را خداوند تشبيه به نور می­کند، پيامبر نور بود کما اين­که ذات مقدس الهی نور است: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[8] قرآن نور است، ائمه نور هستند: «كَلَامُكُمْ‏ نُورٌ»[9]، خود حضرت زهرای مرضيه يکی از اسماء مبارکه­شان زهراست، زهراء را وقتی از امام صادق سؤال کردند علت چه است؟ حضرت فرمود: «لِأَنَّهَا إِذَا قَامَتْ‏ فِي‏ مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا إِلَى السَّمَاءِ»[10] نورانيت عبادت حضرت زهراء می­درخشيد به ملکوت و آسمان­ها همان گونه که شما نور ستاره­ها را روی زمين مشاهده می­کنيد، خب پيامبر جايگاه نور افشانی و هدايت­گری برای جامعه داشت، اين هم باز درسی است برای ما چون از برکات نور آرامش است، از برکات نور احساس امنيت رشد و شکوفای، وحدت اين­ها جزء آثار نور است، نور هر کجا باشد رشد اتفاق می­افتد، نور باشد انسجام شکل می­گيرد نور باشد اضطراب برداشته می­شود و نور عامل نظم است، پيامبر موجب نظم بود، پيامبر موجب آرامش بود پيامبر وجودش سبب رشد و شکوفايي بود و دشمن هم اين را نمی­خواهد قرآن می­فرمايد: «يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ‏»[11] اصلاً ببين امروز دشمنان ما و دشمنان اسلام و فضيلت و انسانيت آرامش را نمی­خواهد، وحدت و يکپارچگی ملت­ها را نمی­خواهند امام زمان وقتی ظهور می­کند، دنيا را يکپارچه می­کند، دشمن اين را بر نمی­تابد، دشمن تفرقه را می­خواهد، تفرقه بينداز و حکومت بکن، حتی بين مسلمان­ها، بين انسان­ها که همه از يک ريشه­اند اين­ها را متفرق کند، اولياء آمده­اند تا همه را مسنجم کنند وحدت ايجاد کنند، رشد و شکوفايي را رقم بزنند، آرامش را برای بشريت به ارمغان بياورد، خب عزيزان حضرت زهرای مرضيه هم چنين است، من با اين حديث از فرمايشات پيامبر شروع کنم، جلوه­های از اين بزرگ بانو را که برای ما درس است و من قبل از ورود در پرانتز مخصوصاً خدمت خواهران محترمه­ای که الحمدلله مشرف هستيد و شما سفير اين پيام­ها باشيد در مراجعت به بلاد خودتان، فاطمه زهراء اسوه است برای بشريت نه برای خانم­ها، آقا امام عسکری می­فرمايد: «نحن‏ حجج‏ اللّه‏ على‏ خلقه»[12] ما حجت­های خدا بر بشريت هستيم: «فاطمة حجة اللّه علينا»[13] فاطمه زهراء حجت خداست بر ما، فاطمه زهراء سلام­الله افتخار امام حسين بود روز عاشورا، امام حسين افتخار کرد به دامن پاک مادر: «حُجُورٌ طَابَتْ‏ وَ طَهُرَت‏»[14] آقا امام صادق می­فرمايد وقتی پدر ما امام باقر مريض سخت می­شد، بيماری سخت می­گرفت در اوج بيماری سه­بار نام مادر را می­برد شفاء می­يافت بلند صدا می­زند: «فاطمة بنت‏ محمد»[15] و آقا با نام مادر حضرت باقرالعلوم درمان می­شد:

اين به مديح تو که دخت رسولی، دخت رسولی و زوج حيدر کرار

خب اين فاطمه زهراء ضرورت دارد، بشريت بهتر بشناسد، امروز به بعضی­ها می­گوييد آقا اسوه است حضرت زهراء، من در يک جريانی جلسه­ای عرض کردم، يک وقتی روز ميلاد حضرت زهرای مرضيه بود، از بنده دعوت شده بود در بند زنان زندان سخنرانی کنم، به مناسبت روز ميلاد حضرت و روز تکريم زن، جمعيتی از بانوان زندانی نشسته بودند مديرکل زندان، مسئولين هم حاضر بودند من قبل از شروع به بحث رو کردم به اين بانوانی که مخاطب ما بودند حالا اين­ها به جرائم مختلف آورده بودنش زندان، گفتم من ضمن اين­که امروز را به شماها تبريک می­گويم که روز ميلاد حضرت است، يک سؤال دارم، فاطمه کيست؟ ديدم يک خانمی دست بلند کرد گفت فاطمه دختر رسول خداست، ديگر از حضرت زهراء چه می­دانيد؟ يک خانم ديگر دست بلند کرد گفت همسر علی مرتضی است، گفتم ديگر چه می­دانيد؟ يک کس ديگری هم گفت مادر امام حسن و امام حسين و ساکت شد، گفتم اين فاطمه زهرای که پيغمبر می­فرمايد: «سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ‏ مِنَ‏ الْأَوَّلِينَ‏ وَ الْآخِرِين‏»[16]از آغاز خلقت تا پايان خلقت در تراز حضرت زهراء روزگار بانوی نديده و نمی­بيند، گفتم افتخارات حضرت زهراء فقط همين بود، دختر پيغمبر بود، خب حضرت زهراء خواهران ديگری هم داشت، همسر علی مرتضی بودن، اميرالمؤمنين همسران ديگری هم داشت، مادر دو امام ائمه ديگر هم مادر داشتند، عظمت اين بزرگ بانو کجاست؟ در همين خلاصه می­شود يا فراتر از اين؟ عزيزان من وقت نگيرم زياد شروع کردم به گوشه­های از عظمت اين بزرگ بانو مرور و تلگرافی عبور کردم، به اين روز با عظمت سوگند و به اين مکان عزيز سوگند، ديدم اين خانم­ها يک بخشی­شان نشسته بودند خانم­های زندانی بعضی­ها داشتند گريه می­کردند، من روضه نمی­خواندم، من حضرت زهراء را داشتم معرفی می­کردم، ديدم از اشک از چشم بعضی از اين خانم­ها جاری شد، صحبت­ ما تمام شد، از آن سالن آمدم بيرون مديرکل زندان گفت آقای حدائق ديدی بعضی از اين خانم­ها داشتند گريه می­کردند؟ گفتم بله ديدم پيام اين اشک­ها را گرفتی؟ گفت چه پيامی؟ گفتم اين اشک­ها پيامی داشت، پيامش اين بود که اگر ما فاطمه زهراء را زودتر از اين شناخته بوديم، امروز جای ما زندان نبود، و گريه می­کنيم بر اين­که بايد الگو خودمان را در زندان بشناسيم، پيغمبر فرمود، اين هم هديه شما عزيزانی که امروز ادب کرديد آمديد، ديشب هم عرض کردم سجده شکر به جا بياوريد در اين مهری که در دل شماست به حضرت زهراء، پيغمبر فرمود: «إِنَّمَا سُمِّيَتْ‏ ابْنَتِي‏ فَاطِمَةَ»[17] فاطمه را فاطمه ناميدم: «لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ»[18]فاطمه فاطمه نام گذاری کردم چون خدا هم فاطمه را هم تمام دوستداران فاطمه را از آتش جدا کرده، قيامت اين محبت ضمانت شماست، اما در يک کلامی امام صادق می­فرمايد آقا می­فرمايند قيامت ما رسيدگی می­کنيم دستگيری می­کنيم، ولی اگر با ناپاکی و آلودگی کسی رفت دوران برزخ دوران تسویه است، ولی قيامت اين روايات می­فرمايد از آتش رهاست خب اين بزرگ بانوی که پيغمبر در يک حديثی به اميرالمؤمنين فرمودند يا علی شما سه­تا ويژگی داري که من پيغمبر هم ندارم، پدر عيالی داری مثل من، شما بهترين پدر عيال عالم رسول­الله فرد اول، يا علی همسری چون فاطمه، امام صادق در يک حديثی که سر فاطمه را چرا فاطمه ناميدند بيان می­فرمايد بعد آقا می­فرمايد اگر علی خلق نشده بود برای فاطمه شوهر و کفو مناسبی نبود، رسول­الله فرمود همسری چون فاطمه خدا به شما نصيب کرده، بهترين همسر تاريخ، و سوم فرزندان چون حسن و حسين، کدام پدر سراغ داريد، بچه­هايش در تراز امام حسين معاذ الله بهترين پدر عيال، بهترين همسر، بهترين اولاد، از ويژگی­های اين بزرگ بانو، خواهران من ما اسوه را بايد معرفی کنيم، اسوه و الگو را اگر کسی شناخت مثل اين دستگاه­های جی پی اس، راه را گم نمی­کنيم، انسان بی­راهه نمی­رود از بهترين مسيرها و آسان­ترين طريق­ها انسان طی طريق می­کند، اسوه شناسی همين است ما امروز يک ضعفی که در جوامع اسلامی­مان مشاهده می­کنيم ضعف الگو شناسی است می­گويند خواهر محترمه رعايت ارزش­ها و شئونات اخلاقی، اجتماعی، خانوادگی را بکن، زمان امام يادتان است يک وقتی خبرنگاری مصاحبه کرده بود با يک خانمی، گفته بود روز ميلاد حضرت زهراء بود آن خانم با بی­ادبی گفته بود، الگوی شما کيست؟ گفته بود اُشين، گفته بود اُشين هم الگوی صد سال قبل است ما امروز بايد بگرديم الگوی جديد و فاطمه زهراء الگوی هزار و چهارصد سال قبل است اين ناشی از نشناختن است، درک نکردن است شما هيچ امتيازی و مزيتی امروز بشريت و خرد واقعی نمی­تواند رويش دست بگذاريد که حرف اولش در حضرت زهرای مرضيه نباشد، مهمترين افتخار من و شما بندگی خداست، اين بانو در بندگی نظير ندارد، پدر دخترها، دختردارها، مادرها، پدرها، دختر اين گونه شوهر بدهيد، شبی که زهرای مرضيه به خانه شوهر رفت آقا اميرالمؤمنين يک مزرعه­ای داشتند در شارع عوالی بعد از مدتی آمدن در کنار خانه پيغمبر و اين بيت حضرت زهراء خانه ام­السلمه بود که معاوضه شد، حضرت علی و عروس رفتند خانه بخت شب فردای آن شب عروسی پيامبر رفتند عيادت علی و زهراء سلام­الله عليهما، آقا با اميرالمؤمنين رو به شدند فرمودند فاطمه را چگونه يافتی؟ ببين دختر بايد اين گونه تربيت کرد، آقا اميرالمؤمنين اسوه عبادت و بندگی به پيغمبر عرض کرد: «نِعْمَ‏ الْعَوْنُ‏ عَلَى‏ طَاعَةِ اللَّهِ‏»[19] فاطمه را بهترين يار و ياور در بندگی خدا ديدم، شب عروسی، بعضی­ها در شب عروسی­شان نماز در حاشيه است، گناه در متن زندگی است، آغاز زندگی با دهن کجی به ارزش­های دينی فاطمه زهراء شب اول زندگی­اش علی عليه­السلام عرض کرد: «نِعْمَ‏ الْعَوْنُ‏ عَلَى‏ طَاعَةِ اللَّهِ‏»[20] در عبادت آن قدر اين بانو پيش گام است که در روايت داريم: «كَانَتْ‏ تَقُومُ‏ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا»[21] آن قدر ايستاده عبادت کرد که پاهای مبارکش ورم کرد اين بعد عبادت، در تقوای عملی آقای است به نام ابن ام مکتوم نابينا آمد سراغ پيغمبر را گرفت گفتند رسول­الله در خانه فاطمه است آمد در خانه حضرت در زد، مردم همه می­دانستند که اين آقا اعمی است نابيناست، حضرت زهراء آمد پشت در، گفت چه کسی هستی؟ گفت من ابن ام مکتوم هستم اجازه می­خواهم خدمت پدرتان برسم و کاری دارم با پيغمبر، تاريخ می­نويسد حضرت زهراء در را باز کردند دويدند به سمت حجره، پيامبر داخل حجره، دخترم چرا شتابان برگشتی؟ عرض کردم پدرجان در گشودم روی ابن ام مکتوم بيايد داخل فرمودند دخترم ابن ام مکتوم که نابيناست شما هم پوششت پوشش مناسبی است چرا دويدی؟ حضرت زهراء به پدر عرض کردم، پدرجان ابن ام مکتوم نمی­بيند، دوتا مطلب حضرت زهراء عرض کردم که پيغمبر فرمود پدرت به قربانت، دختر بايد اين گونه تربيت کرد، عرض کرد پدرجان ابن ام مکتوم نمی­بيند دخترت فاطمه که چشم دارد، خواهرم قرآن اول خطاب در سوره نور به مردها: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»[22] آيه بعد به خانم­ها: «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ»[23] خواهر مسلمان اگر يک مرد نامحرمی بدن نيم عريان يا پوشش­اش مناسب نبود تو هم نگاه نکن، غض بصر، کنترل چشم هم تکليف برای مردهاست هم برای زن­ها، حالا حضرت زهراء دويدند شايد اين آدم نابينا درست لباسش را نتوانسته بود پوشيش بدهد، از اين جهت حضرت زهراء فرمودند پدرجان او نابيناست من که چشم دارم يک، و پدرجان ابن ام مکتوم نمی­بيند اما بو را که استشمام می­کند، از اين هم بعضی­ها استفاده می­کنند حضرت زهراء در محيط خانه برای همسر، پدر، فرزندان چه بسا معطر بوده، نمی­خواسته آن بو به مشامم نامحرم برسد، استعمال عطر، بوی خوش در کانون خانواده برای زن عبادت است اما در جامعه اگر رفت و ايجاد فساد کرد معصيت است، اين اخلاق عملی و تقوای حضرت زهراء پيغمبر فرمودند پدرت به قربانت باد، در مسائل اجتماعی تجليل از مقام شهداء حالا خيلی بحث است اين­ها من يک وقتی بررسی می­کردم چهل مورد در ابعاد مختلف حضرت زهراء درس داده به بشريت، يکش تجليل از شهداست، اين تسبح حضرت زهراء ابتداءً ريسمانی بود که حضرت زهراء گره زده بودند مثل دانه تسبيح با اين گره­های اين ريسمان ذکر می­گفتند تا جنگ احد شد بعد از جنگ احد حضرت زهراء مقداری از خاک قبر حضرت حمزه سيدالشهداء را آوردند با آن خاک­ها دانه تسبيح درست کردند و اين تسبيح از زمان حضرت زهراء بعد از جريان احد اتفاق افتاد، حضرت زهراء روزهای دو شنبه و پنج شنبه می­آمد سر قبر حضرت حمزه احد، يا کنار قبور شهداء در بقيع ياد شهداء را ارج می­نهاد، شهداء را فراموش نکنيم، من بدون تعارف عرض کنم امروز همه مديون تلاش­ها و مجاهدت­های شهدای هستيم که برای پاسداری از ارزش­های الهی جان خودشان را تقديم کردند، و امروز هم شما می­بينيد همين مجاهدت­ها، تلاش­های عزيزانی که در برابر اسرائيل، کفر استکبار داعش، دارند دفاع می­کنند برای امنيت جوامع اسلامی حضرت زهراء اين گونه بود، حضرت زهراء سلام­الله عليها، در انفاق ممتازترين بانوی تاريخ يک گردنبند اميرالمؤمنين به حضرت زهراء هديه داده بودند يک وقتی گفتند يک برده­ای را می­خواهند آزاد کنند، اين گردنبندی که يادگار اميرالمؤمنين بود و ايشان باز کرد حضرت فرمود گردنبند را بفروشيد اين برده را آزاد کنيد، در اين جريان حماسه کمک به مقاومت بعضی­ها خوب درخشيدند در يکی از اين مصاحبه­ها، يک پيرزنی آمد گفت اين حلقه ازدواج چندين دهه گذشته من است خيلی به اين علاقه داشتم اما برای خدا می­خواهم بدهم، اين­ها درسی است که از مکتب اين بزرگ بانو، حتی غذای افطار خودش، و شوهرش و عزيزانش را: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً»[24] در انفاق، رسيدگی به نيازمندان، در حضور اجتماعی، در علم و فضيلت امام صادق فرمود مادر ما کتابی نوشت به نام جفر: «طُولُهَا سَبْعُونَ‏ ذِرَاعاً»[25] طول اين کتاب هفتاد ذرع است راوی گفت آقا موضوع کتاب چيست؟ فرمود: «فِيهَا كُلُّ مَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ»[26] هرچه مردم نياز دارند در اين کتاب تدوين شده: «وَ لَيْسَ مِنْ قَضِيَّةٍ إِلَّا وَ هِيَ فِيهَا حَتَّى أَرْشُ الْخَدْشِ»[27] مطلبی جا نيفتاده، حتی اگر خسارت دست کسی آورده شد، خسارت چقدر است اين را هم مادر ما ذکر کرده، در علم، در شجاعت، در سخاوت، در عبادت، در ورع، در شوهرداری، در آن آخرين لحظات زندگی جمله­ای به اميرالمؤمنين فرمود، اگر در اين زندگی مشترک از خلافی مشاهده کردی، رفتاری که خاطر شما مکدر شده بگذريد از ما، مولا گريه کرد، فاطمه مقام شما بالاتر از آن است که بخواهيد از علی حليت بطلبيد، در اين دوران زندگی مشترک تربيت اولاد، برخورد با فرزند، شما در حديث کساء ببينيد وقتی که حضرت زهراء عزيزانش وارد می­شوند چگونه تحويل می­گيرد: «و عليك‏ السّلام‏ يا قرّة عينى‏ و ثمرة فؤادى»[28] تجليل کنيد بچه­هايتان محبت را در گفتارهايتان احساس کنند، تا بعد محبت را پس بدهند، در همه شئونات اين بانو اسوه بشريت است و قيامت هم اين حديث را بگويم اين هم باز مزد امروز شما، امام باقر فرمود، در قيامت: «لِفَاطِمَةَ وَقْفَةٌ عَلَى‏ بَابِ‏ جَهَنَّمَ»[29] بی­بی ما اميد داريم به همين روايات، مادری کنيد در حق همه، امام باقر روايت در علل الشرايع شيخ صدوق و در بحار علامه مجلسی است، امام می­فرمايد مادر ما فاطمه زهراء می­آيد کنار باب جهنم يک توقفی دارد، بعد حضرت می­فرمايد در قيامت در پيشانی هر مؤمن و کافری ثبت شده، اين مؤمن است يا کافر؟ «كُتِبَ بَيْنَ عَيْنَيْ كُلِّ رَجُلٍ مُؤْمِنٍ أَوْ كَافِرٍ»[30] اصلاً همديگر را که مردم می­بينند می­فهمند چه کاره هستند؟ چون قيامت ديگر پرده­ها می­رود کنار: «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِر»[31] اين­جا پرده افتاده، آن­جا می­فهمند اين گرفتاری مال چه بوده؟ اين چه کاره بوده؟ حضرت زهرای مرضيه کنار باب جهنم ايستاده بعد امر می­شود امام باقر می­فرمايد به دوستداران اهل­البيتی که: «قَدْ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ»[32] اين­ها گناه زياد کرده بودند می­گويند اين­ها را ببريد جهنم، يک وقت حضرت زهراء می­بيند اين محب حسين را دارند می­برند جهنم، اين محب عزيزانش را دارند می­برند دوزخ، دست به دعا بلند می­کند کلام امام باقر است: «إِلَهِي وَ سَيِّدِي سَمَّيْتَنِي فَاطِمَةَ»[33] خدايا من را فاطمه ناميدی، فاطمه يعنی کسی که خودش و دوستدارانش از آتش جهنم جدا شده­اند پروردگارا اين دوستدار ما بود اين ارادتمند ما بود اين را دارند می­برند سمت آتش از طرف پروردگار خطاب می­شود، فاطمه به عزت و جلالم تو فاطمه هستی، هم خودت و هم دوستدارانت، از آتش دوزخ جدايند، اما فاطمه می­دانی چرا گفتم اين­ها را ببرند و شما شفاعت کنيد، خدا می­فرمايد من می­خواستم مقام توی فاطمه را به انبياء، به اولياء، به حاضرين در صحرای محشر نشان بدهم، که کسی که خدا امر کرده به دوزخ ببريد او را فاطمه قدم پيش می­گذارد وساطت می­کند به احترام فاطمه ما او را به جهنم نمی­بريم، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين»[34] که اين محبت در وجود ما قرار دارد:

اين صفای سينه­هايمان، از صفای فاطمه است، هرچه دانيم و ندانيم از عطای فاطمه است

چادر خاکی او بر قلب ما هم نور دارد، بازهم در جان ما حال و هوای فاطمه است

آبرومان رفته اما بازهم ما را خريد، بی­بی ما قابل نبوديم، روز شهادت­ات کنار مضجعت سيدالشهداء کنار قتلگاه ما را صدا بزنی، ما کجا و اين همه لطف کجا؟

آبرويمان رفته اما بازهم ما را خريد، آنچه را آورده است ما را هم عطای فاطمه

مريم و آسيه و حوا و آدم جای خود، خوب می­دانيم ما عالم گدای فاطمه است

من نمی­دانم چه سری هست در خلقت ولی، خلق مجنون علی و او مقتدای فاطمه است

فاطمه يا فاطمه، فاطمه يا فاطمه، به به فاطمه، بی­بی وصيت کرد علی شب غسلم بده، شب کفنم کن، به قول يکی از بزرگان علماء همين غسل شبانه و دفن شبانه هم حال علی را در نظر گرفت، زهراء فرمود غسلم شبانه بدهيد که چشم­های علی به آثار جرم و جنايت­ها نيفتد حال علی را در نظر گرفت، اسماء می­گويد آب می­آوردم علی غسل می­داد:

بريز آب روان اسماء ولی آهسته آهسته، به جسم اطهر زهراء ولی آهسته آهسته

اسماء می­گويد يک وقت در اثناء غسل دادن، مولا دست از غسل دادن کشيد، های های شروع کرد گريه کردن، اسماء می­گويد عرض کردم: «لماذا تبکی يا ابالحسن» يافت نشد، آقا چرا گريه می­کنيد؟ آقا فرمود اسماء الآن دستم به بازوی ورم کرده­ای زهراء، همه بگوييم يا زهراء.

 

[1] احزاب46.

[2] ابراهيم7.

[3] عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ص439.

[4] احزاب46.

[5] احزاب46.

[6] احزاب46.

[7] احزاب46.

[8] نور35.

[9] من لا يحضره الفقيه ج2، ص616.

[10] مجمع البحرين ج3، ص321.

[11] صف8.

[12] عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ج‏11-قسم-2-فاطمةس ص1030.

[13] عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ج‏11-قسم-2-فاطمةس ص1030.

[14] اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى النص ص97.

[15] بلاغات النساء ص32.

[16] الأمالي( للصدوق) النص ص26.

[17] صحيفة الإمام الرضا عليه السلام ص45.

[18] صحيفة الإمام الرضا عليه السلام ص45.

[19] مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ج‏3 ص356.

[20] مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ج‏3 ص356.

[21] مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ج3، ص341.

[22] نور30.

[23] نور31.

[24] انسان8.

[25] الكافي (ط - الإسلامية) ج1 ص241.

[26] الكافي (ط - الإسلامية) ج1 ص241.

[27] الكافي (ط - الإسلامية) ج1 ص241.

[28] مسكن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد ص154.

[29] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج8 ص51.

[30] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج8 ص51.

[31] طارق9.

[32] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج8 ص51.

[33] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج8 ص51.

[34] فاتحه2.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه