استاد حدائق روز جمعه 13 مهرماه 1403 در مراسم دعای ندبه مهدیه بزرگ شیراز که به یاد شهید سیدحسن نصرالله برگزار شد به بیان ویژگی های حزب الله از نگاه قرآن پرداختند.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
قال صادق(ع): «نحن و شیعتنا حزب الله و ان حزب الله هم الغالبون».[1] با توجه به جریانی که در این هفته اتفاق افتاد و شهادت رهبر مقاومت در لبنان و این سید مجاهد، که پرچم حزب الله را در منطقة لبنان برافراشتند و با مجاهدتها و تلاشهای خالصانة خود در برابر استکبار عالم ایستادند.
روایتی که ابتداء سخن تقدیم شد از فرمایشات امام صادق(ع) حضرت میفرماید: ما و شیعیان ما حزب الله هستیم. حزب الله فقط مربوط به یک گروه خاص نیست؛ من و شما هم باید حزب الله باشیم. تعریف حزب الله را من از قرآن، امروز، به اعتبار مجلس امروز میگویم و یاد این بزرگانی که پرچم حزب الله را برافراشتند و بر پرچم خود حزب الله را حک نمودند؛ ببینیم قرآن حزب الله را چه کسانی تعریف میکند. امروز (بنده خودم را عرض میکنم) در این جلسه مرور کنم و ببینم با معیارهای حزب اللهای که خدا در قرآن فرموده، چقدر همسویی دارم. من هم میتوانم حزب الله باشم؟
حزب الله محدود به یک منطقه نیست. در جایجای عالم اگر این صفاتی که خدا تبیین فرموده در کسی باشد، حزب الله است. و اگر نباشد، در مقدسترین مکانها باشد، دور است. اولاً حدیثی که از امام صادق(ع) ذکر شد، حضرت میفرماید: ما و شیعیان ما حزب الله هستیم. ائمه الگوی حزب الله هستند، اسوة حزب الله هستند. «نحن و شیعتنا حزب الله و ان حزب الله هم الغالبون».[2] یقیناً حزب الله غالب است. یقیناً حزب الله پیروز است. این فرمایش امام صادقی(ع) است که در همین ماه ربیعالاولی که روز پایانی آن را میگذرانیم، میلاد با سعادت حضرت بود.
اما اینکه معیارهای حزب الله چیست؟ به چه کسانی حزب الله گفته میشود؟ خداوند در سورة مبارکة مجادله آیة ۲۲، چهار ویژگی را برای حزب الله نام میبرد. با یک مقدمهای که در آیه، خداوند ذکر میکند: و اینهایی که میبینید اسوه شدهاند در بین مردم به عنوان حزب الله، اینها اینگونه بودهاند. اینها ترازشان خدا شد. خود شهید «سید حسن نصرالله»، در جلسهای بنده عرض کردم توفیقی داشتیم سال ۸۹ در لبنان، حاره حریک، بیروت، با ایشان ملاقاتی بود. این کلام خود «سید حسن نصرالله» است. آن زمانی که ما خدمت ایشان رسیدیم گفت: یک ماه است خانودهام را ندیدهام. بخاطر شرایط بحرانی در منطقة لبنان که اینها تعقیب میشدند، دنبال اینها بودند و اینها را رصد میکردند. و آن ملاقاتی هم که اتفاق افتاد ایشان گفتند که من موقتی اینجا آمدم و الان دارم میروم. سریع جای دیگری دارم منتقل میشوم. خب این شخصیتی که برای خدا، خودش را هزینه میکند. خودتان را هزینه کردید؛ خدا عالم را فدای شما میکند!
دیدید در پی شهادت این شهید عزیز حتی کسانی که مسلمان نبودند، در کشورهای اروپایی و امریکایی اظهار تنفر و انزجارشان را اعلام کردند. چند روز قبل یک آقایی آمده بود میگفت ما مأیوس شدیم؛ پس خیلی تا ظهور امام زمان(عج) فاصله است. دارند خوبان را هم که قلع و قمع میکنند و میبرند. گفتم اتفاقاً اینها مقدمة ظهور است. چرا تو پریِ لیوان را نمیبینی! چرا تو خالیِ لیوان را داری میبینی! شهادت «سید حسن نصرالله» را میبینی و ناامید میشوی؟ آثاری که در قِبَل این شهادت در روشنگری عالم دارد اتفاق میافتد را ببین. مقام معظم رهبری فرمودند: استکبار از «شهید» سلیمانی، بیشتر هراس دارد تا «سردار» سلیمانی. سردار سلیمانی تا وقتیکه بود، یک هراسی از او داشتند، فرماندهی میکرد. رفت، فراگیر شد و عالمگیر شد و در قلوب انسانها مستقر شد.
امام حسین(ع) تا وقتیکه بود، مدینه بود و حجاز بود و سبط رسول الله(ص). سیدالشهدا به شهادت رسید، حضرت عالمگیر شد. کوفه منقلب شد، شام متحول شد، انقلابهایی که در بعد از امام حسین(ع) برای بیداری عالم اسلام شکل گرفت، ریشه در حرکت امام حسین(ع) داشت. به آن آقا گفتم: بنظرم اینها دارند جامعه را به سمت آمادگی میبرند؛ در عصر ظهور مردم باید آماده باشند، عدالت را بخواهند و جویای عدالت باشند. معنای آمادگی این نیست که تمام مردم روی کرة زمین نماز شبخوان بشوند. همان آدمی هم که میگوییم فاسد و فاجر هست، بگوید دوست دارم کسی بیاید عدالت را اجرا کند؛ این میشود آمادگی، این میشود «زمینه». دنیا دارد میرود به سمت زمینه سازی، آمادگی برای حضور حضرت. اینها جزو همان نشانههایی است که بستر ظهور را آماده میکند.
من این آیة ۲۲ سورة مجادله را اشاره کنم که در تعریف حزب الله است از نگاه قرآن. مقدمة بیان صفات حزب الله، اولاً خداوند خطاب به پیغمبر میفرماید: «لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ».[3] ای پیغمبر شما نمییابید و نمیبینید کسی که ایمان به خدا و قیامت داشته باشد؛ یعنی توحید و معاد. ادعا بکند بگوید من خدا را قبول دارم، من به قیامت معتقدم، بعد دوست کسانی باشد که با پیغمبر و خدا دشمناند، این شدنی نیست. من بگویم نماز شب میخوانم ولی با دشمنان خدا همسفره هستم، من بگویم ارادتمند به امام زمان(عج) هستم، قیامت را قبول دارم ولی در رفتارم و معاشرتم، دوستانم کسانی هستند که با خدا و پیغمبر زاویه گرفتند. این دروغ است.
عزیزان! نشانة اعتقاد به قیامت و معاد، دوستی با دشمنان خدا و پیغمبر نیست. امروز یقین داشته باشید در اینکه ایمان کشورهایی مثل سعودی، اردن، مصر، بحرین، خط بطلان رویش کشیده شده. ما هستیم و قرآن؛ بنده دارم از قرآنی حرف میزنم که در عربستان تلاوت میشود، در بحرین تلاوت میشود، در امارات تلاوت میشود، در مصر و اردن تلاوت میشود ولی عمل نمیشود. به این کشورهای اسلامی باید گفت شما میگویید که ما خدا و قیامت را قبول داریم؟ خب این آیة ۲۲ سورة مجادله خط قرمز روی ایمان شما کشیده. شما چگونه دوستی میکنید با کسانی که با خدا و پیغمبر دشمناند؟ دوستی میکنید با کسانی که با منویات الهی مخالفاند؟
«يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ».[4] اسرائیل اعتقادات ما را قبول دارد؟ امریکا باورهای ما را قبول دارد؟ بزرگترین پایگاه و مرکز تبلیغاتی ضد مهدویت، در حیفای اسرائیل است. چندین هزار نیرو دارند آنجا بر علیه مهدویت و بر علیه امام زمان(ع) کار میکنند.
یکی از اساتید دانشگاه تحقیقاتی داشت سالیان قبل؛ گفت آقای حدائق! اگر تلاش دشمنان اسلام را بر علیه اسلام عدد فرضی ۱۰۰۰ فرض کنید، ده درصدش بر علیه خدا است؛ آنهایی که با اسلام مخالفاند، اصلاً اصل اسلام را قبول ندارند ده درصد بر علیه خدا دارند تبلیغ میکنند؛ خدای مسلمانها ظلم کرده، خدای مسلمانها چنین گفته، خدای مسلمانها تبعیض قائل شده، کتاب قرآن، کتاب خشونت است. از این حرفهایی که میشنوید، سر زبانها هست، در این فضاهای مجازی منتشر میشود. خدا را ده درصد هدف رفتهاند.
بعد ایشان گفت پانزده درصد بر علیه شخص پیغمبر است، رسول الله را هدف رفتند؛ نعوذ بالله العیاذ بالله پیغمبر اهل شهوت بود، اهل شهوترانی بود، اهل کشتار بود، پیامبر العیاذ بالله العیاذ بالله بیسواد بود که این را ما در یک جلسه توضیح دادیم «امی» یک معنای دیگر دارد. حالا کاری هست که دشمن دارد میکند. پیامبری که اسوة اخلاق بود، اسوة رحمت بود، رفعت بود، مهربانی بود. چهرهای خشن و دیکتاتور معرفی میکنند. گفت اینهم پانزده درصد.
بعد ایشان گفت هفتاد و پنج درصد از تلاش دشمنان اسلام، امروز بر علیه اسلام، نسبت به مهدویت است؛ اینها امام زمان(عج) را هدف رفتند چون خطر جدی را مهدویت میدانند. آن مصلح عدالت گستری که میآید و بساط ظلم و جور اینها را جمع میکند. ولذا شما ببینید؛ فیلم میسازند، کتاب مینویسند، مقاله مینویسند، در گفتارهایشان تبلیغ بر علیه امام زمان(عج) میکنند، چهرة امام زمان(عج) را العیاذ بالله در فیلمهایی که در هالیوود میسازند یک چهرة خشن و دیکتاتور است. بعضی از این فیلمها را آورده بودند که در هالیوود ساختهاند؛ اصلاً یک آدمی که اطلاعات دقیقی از مهدویت و اسلام و اهلالبیت نداشت اینها را که میدید وحشت میکرد، دیگر نام منجی را نمیآورد. یک انسان خونآشام دیکتاتور بیانصاف به عنوان منجی میآید که همه باید دعا کنند که نیاید. دشمن دارد کار میکند، دشمن که بیکار ننشسته!
قرآن میفرماید: «يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ».[5] اینها پیوسته دارند کار میکنند نور خدا را خاموش کنند. «يُرِيدُونَ» فعل مضارع است؛ یعنی همیشه است، مربوط به صدر اسلام و تبلیغات ابوسفیان نبود. مربوط به زمان امیرالمؤمنین(ع) و تبلیغات بنیامیه نبود، زمان اهلالبیت نبود، الان هم چنین است، آینده هم همین است، گذشته هم چنین بوده. «يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ»[6] اینها در تبلیغاتشان میخواهند نور خدا را خاموش کنند. میخواند ذهنیت مردم را نسبت به ارزشها بدبین کنند.
خب در این مقدمة آیة ۲۲ مجادله خداوند میفرماید: رسولالله!، شما نمییابید جمعیتی که واقعاً به خدا و قیامت معتقد باشند، اینها بروند رفیق کسانی بشوند که با خدا و پیغمبر دشمناند. یک آقایی آمده بود سالها ادعا میکرد من دعا و توسل دارم. گفت حاج آقا ول کنید مرگ بر اسرائیل مرگ بر اسرائیل! این چیز ها چیه میگید! گفتم تو خلاف قرآن داری حرف میزنی؛ من از تو سؤال میکنم اسرائیل دوست پیغمبر است یا دشمن پیغمبر؟ اسرائيل موافق اقوال رسولالله است یا مخالف اقوال رسولالله؟ اسرائیل با ذریة پیغمبر همراهی دارد یا مخالفت دارد؟ از این عبادتهایت استغفار کن.
آقایان! گول نخوریمها! همة عبادت فقط سر جانماز نشستن و ذکر فرستادن نیست؛ اعتقاد را درستش کنید. کجای کار هستیم؟! بله حالا توانایی نداریم برویم در کنار حزب الله و مجاهدین بجنگیم، فکرمان را که میتوانیم اصلاح کنیم، در رفتار زندگی اجتماعیمان که میتوانیم درست عمل کنیم. همسفره نشویم با کسانی که با خدا و پیغمبر دشمناند. مصیبتی که امروز گریبان غالب کشورهای اسلامی را گرفته؛ دم از اسلام میزنند!، قرآن چاپ میکنند، جلسات قرآن میگذارند ولی در مخالفت با دشمنان خدا و پیغمبر هم کوتاهی میکنند، و دوستی میکنند. «يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ».[7] امروز عرض کردم خط قرمز باید کشید روی اسلام بخشی از این سردمداران کشورهای اسلامی، طبق همین آیة ۲۲ سورة مجادلة.
بعد خداوند چهار گروه را نام میبرد؛ میفرماید اینهایی که با خدا و پیغمبر دشمن هستند دیگر نزدیکتر از اینها به شما نباید بشوند. اینها مثال هست برای اینکه مؤمن حسابت را صاف کن! ما از اقرباءمان در زندگی دنیایی، نزدیکترین کسان ما چه کسانی هستند؟ یکی پدر و مادرهای ما هستند، دوم برادران و خواهران ما هستند، اینها جزء اقرباء نزدیک ما هستند که در طبقات ارث، طبقة اول هستند و در شرع مقدس داریم که اگر کسی به رحمت خدا رفت اول پدر و مادر ارث میبرند، فرزندان ارث میبرند. اگر نبود، برادران و خواهران ارث میبرند. اینها جزء نزدیکترین کسان به هر فردی هستند. خدا میفرماید: اگر اینهایی که نام بردیم، این چهار طائفه: پدر و مادر، برادر و خواهر، فرزندان، فامیل و طائفه. اگر اینها با خدا و پیغمبر دشمن شدند، اگر میخواهید حزب الله باشید، با اینها نباید دوست باشید. حسابت را صاف کن! «بچمه!» بچهات مهمتر است یا خدا؟ «داداشمه!» داداش مهمتر است یا خدا؟ «پدرمه!» پدر مهمتر است یا خدا؟
البته در پدر و مادر امام صادق(ع) فرمود: بیاحترامی به پدر و مادر نکنید اما اگر پدر و مادر با خدا زاویه گرفتند، بیاحترامی ممنوع! ولی اطاعت هم از آنها ممنوع! حرفشان را اطاعت نکنید. اگر یک پدری فرزندش را امر کرد به یک کاری که خدا نمیپسندد، مؤدبانه باید گفت ما اردت داریم به شما ولی حرف شما را گوش نمیکنم. اگر پدر و مادری به دخترش گفت دخترم بیحجاب برو بیرون! بگوید پدر هستی، مادر هستی ولی اینجا حرفت را گوش نمیکنم. اگر پدر و مادری گفتند دخترم، پسرم راضی نیستم حج بروی و این واجب الحج است و باید برود، اینجا که رضایت شرط نیست. رضایت خدا شرط است. سیدالشهدا وقتی از مدینه حرکت کردند، خیلی از بستگان امام حسین(ع) با حرکت ایشان مخالف بودند. امام حسین(ع) با چند نفر از مدینه حرکت کرد؟ یک تعداد معدودی از زن و بچهها و چند نفر از برادرها با حضرت بودند. بخشی از نزدیکان امام حسین(ع) نیامدند. ملاک نیست؛ ملاک، رضایت خدا است.
این یک درسی هست امروز برای همة ما. «آقا رَحِم ما هست حالا ما با اینها رفت و آمد داریم!» رحم تو مخالف خدا است، مخالف دین است، مخالف امام زمان(عج) است. امام زمان(عج) مهمتر است یا رحم تو؟ تکلیفت را روشن کن! میگوید «آقا صلة رحم است»؛ میرویم در مجلسی که سر تا پای مجلس معصیات و کفریات دارند تحویل میدهند.
قرآن این چهار گروه را نام میبرد، میفرماید: رسول الله!، با کسانی که با خدا دشمن هستند، مؤمنان واقعی دوستی نمیکنند ولو اینکه اینهایی که با خدا دشمناند، اینها هستند: پدران اینها، فرزندان اینها، برادران اینها و عشیره و طائفه و فامیل اینها ؛ یعنی خط قرمز ما خداوند و پیغمبر است و بس! اگر کسی خواست حرمت خدا را بشکند، حرمت رسول الله را بشکند دیگر احترام نداریم! هرکه میخواهد باشد.
به حضرت نوح میفرمایند: پسرت را بگذار سیل ببرد: «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ».[8] بگذار برود. بگذار همسرت را سیل ببرد، این خانمت با تو همراه نیست. زن نوح را هم سیل برد. خط قرمز در زندگی زناشویی خدا است. آسیه خط قرمزت خدا است. فرعون در برابر خدا زاویه گرفته، در برابرش بایست. در برابرش ثبات و پایداری به خرج بده.
در ادامة آیه خدا میفرماید خب اگر کسانی را دیدید که به خدا و قیامت اعتقاد دارند و دوستی نمیکنند با کسانی که با خدا و پیغمبر دشمن هستند، ترازشان خدا شد، رضایت الهی را در نظر گرفتند؛ «أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ».[9] اینها، خدا در قلبشان ایمان قرار داده. ایمان در قلب اینها مستقر است؛ یعنی اصل خدا است، هراس دیگر از چیزی ندارند. طائفة ما با ما مخالف بشود، جامعه ما را طرد کند. «سید حسن نصرالله» که ۳۱ ـ ۳۲ سال رهبر حزب الله بود، همه در خفاء و در سختی. دولت لبنان به اینها کمک نمیکرد.
من خودم از سردار شهید «حاج علی کرکی»، شنیدم. در یک جلسهای که در یک شب در بیروت منعقد شده بود و خصوصی ایشان آمده بود. آقای«سید حسن نصرالله» گفت حرفهای ایشان را بشنوید؛ شخصیت اول نظامی حزب الله است. گفت: ما در جنگ ۳۳ روزه، در لبنان سه هزار نیرو بودیم، و اسرائیل از آسمان و زمین ما را میکوبید! و دولت لبنان بیتفاوت بود. ولی اینها با ثبات بودند؛ گفت ما با اسلحه های سبکی که دستمان بود داشتیم با اسرائیل میجنگیدیم و آنها از آسمان و زمین ما را میکوبیدند، با این تانکهای پیشرفتة «مرکاوا» هایشان آمده بودند در ارتفاعات «خلیل الرحمن» و با حزب الله مقابله میکردند، دولت لبنان و بخشی از مردم هم بیتفاوت و کشورهای اسلامی هم ساکت بودند. ولی سه هزار نیرو جلوی دولت ظالم قلدر! میایستند و به اذن خدا شکست میدهند. چرا؟ «أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ».[10] خدا ایمان را در قلب اینها استوار کرده. این است که گاهی اوقات بعضیها میگویند فردا چه میشود؟، میگویند فردا دلار هم گران میشود، سکه هم گران میشوند. گفتم به فکر دینت باش! میمیری آخرش! میبرنت! مگر با سکه و دلار میبرند؟ گفتم خدای امروز خدای فردا هم هست. خدا به حضرت شعیب فرمود: شعیب! اگه تمام مردم روی زمین سوزن فروش باشند، همه را اداره میکنم. تو بندگی کن، خدا خدایی میکند! وظیفة بندگیات یادت نرود که اینرا بعضیها فراموش میکنند.
خدا میفرماید اگر اینجوری شدید، ایمان به خدا و قیامت داشتید و با دشمنان خدا و پیغمبر، دوستی نکردید، ولی امروز معیاری که باید به خدا بدهیم، به آمریکا میدهیم. باید ببینیم درون ما چگونه است. معذرت میخواهم! معذرت میخواهم! معذرت میخواهم! بعضیها زندگی در کنار کفار را بر زندگی در کنار مؤمنین ترجیح میدهند، به هر دلیلی. امام رضا(ع) میفرماید: از نشانههای مؤمنین این است که اینها سختی، زحمت، ذلت، (به نظر ظاهر بعضیها، ولی این عزت است) میکشند ولی در کنار مؤمنین بودن را، از عزت و رفاه در کنار کفار، ترجیح میدهند. آن کسی که مؤمن واقعی است میگوید من حاضرم در کنار مؤمنین، در جامعة مؤمنین باشم، با سختیها بسازم، با رنجها بسازم، با محرومیتها بسازم ولی در کنار دشمنان خدا و پیغمبر، در رفاه و آسایش نباشم.
در ایام کرونا (من جزئیات را وارد نمیشوم فقط میگویم و میگذرم) پزشک بود در کنار کروناییها ماند تا شهید شد و پزشک بود بساط زندگی را جمع کرد و رفت کانادا. گفت در این آشفته بازار کرونا! برویم جایی که جانمان را نجات دهیم. جانت را نجات دهی؟ میبرنت! وقتت که رسید خواهی رفت. تو را خواهند برد. آن وقت آن درسی که پس دادی در زندگی، شرمندگیاش برای تو در قیامت خواهد ماند. عزیزان! تفاوت این دو کجاست؟ هردو تحصیل کرده، هر دو با تحصیلات عالیه. یکی میماند، مردم را ترک نمیکند، با سختیها، با رنجها. یکی فرار میکند و میرود و جان خود را ترجیح میدهد از خدمت به مردم.
این هم نقش ایمان است؛ ایمان که آمد در سختیها هم: «كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ».[11] خدا میفرماید ما در قلب اینها، ایمان را قرار میدهیم. سختی برای اینها میشود لذت. البته اینرا مرحوم امام(ره) خدا رحمتشان کند، میفرمودند: «یدرک و لا یوصف»، باید برسیم تا بفهمیم. الان شما در این مجلس هستید و این مجلس را درک میکنید. حالا شما اوصاف این مجلس، چه از نظر فیزیکی، چه معنوی برای یک کسی تلفنی تعریف کنید. هر چه بگویید، این درکش نمیکند؛ چون فقط دارید وصفش میکنید؛ باید در صحنه بود تا فهمید. اگر کسی ایمانش «كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ»[12] شد، ما در روایت داریم هر چه سختیها میآید، ثبات ایمان اینها بیشتر میشود و لذت کار اینها بالاتر میرود.
در حالات شهید «سید حسن نصرالله» یک صحنهای از زندگی ایشان را نشان دادند، شهدایی را آورده بودند جوان ۱۹ سالة ایشان «سید هادی حسن نصرالله» هم شهید شده بود. آقا «سید حسن نصرالله» آمد کنار اجساد شهدا. گفتند جسد فرزندت سید هادی این است، گفت همة اینها سید هادی هستند. چرا انقدر انسان بزرگ میشود؟ مگر این پدر نیست؟ مگر عاطفه ندارد؟ چرا؟ اما ایمان که آمد نگاهش میشود توحیدی؛ همه را امانت خدا میداند، همه را، جدا از خود نمیبیند. این میشود «انصاف». جوان دیگری را جوان خودش و حرمت دیگری را حرمت خودش میداند. این همان انصافی است که امیرالمؤمنین(ع) میفرماید به این راحتی هم بدست نمیآید، باید زحمت کشید.
امروز در جوامع بشری، انصاف کمرنگ شده است. پیغمبر فرمود: اگر کسی صبح بکند و به مسائل مسلمانان بیتفاوت باشد، مسلمان نیست. یعنی راحت سر بگذارد زمین بگوید هرچه شد، شد! به ما ربطی ندارد! در غزه چه میشود، در لبنان چه میشود، در یمن چه میشود، این مردم چه بر آنها میگذرد. بیتفاوت اگر باشد رسول الله فرمود: «فلیس بمسلم»[13] مسلمان نیست.
خب قرآن میفرماید «كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ»[14]، در برابر آن چهار گروهی که خدا میفرماید. این تعریف حزب الله است. پایان آیه هم خدا تصدیق میفرماید: «أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ»[15] اینها حزب الله هستند و زندگی هر کسی را که عنوان حزب الله را به عنوان خلعت افتخار داشت بررسی کنید، دقیقاً همین اوصاف را داشتند. اینها ترازشان خدا و پیغمبر هست و بس، ارداتشان به دیگران بخاطر خدا و پیغمبر و دشمنیشان با دیگران بخاطر خدا و پیغمبر است. چون با خدا با زاویه دارد، این هم زاویه میگیرد. با پیغمبر زاویه دارد، زاویه میگیرد. ولو اینکه این کسانی که زاویه گرفتند پدران اینها، مادران اینها، فرزندان اینها، برادران، خواهران، فامیل و طائفة اینها باشد.
خب این چهار گروهی را که خدا نام میبرد؛ حزب الله برای خدا با این چهار طائفه که نزدیکترین کسان آنها هستند، اگر اینها با خدا زاویه دارند، با اینها زاویه پیدا میکنند. نمیگوید برادرم است، نمیگوید خواهرم است. خب خدا با اینها چه میکند؟ در این چهار موردی که خدا نام میبرد، چهار موهبت به اینها میدهد.
موهبت اول؛ خدا میفرماید: «أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ»[16] اول قلب اینها را با ایمان استوار میکنیم. ایمان را در قلب اینها مکتوب میکنیم. دیدید بعضیها «پول» و «ریگ» برایشان یکی است. میگوید آقا نده! روز پیری داری. میگوید «خدا». آقا نگو! آبرویت میرود. میگوید خدا آبرو داری میکند. بعضی ها با صلابتاند، هراس ندارند، وحشت ندارند. من بارها عرض کردم از این زندگینامة شهدای کربلا و شهدای دفاع مقدس، در همین ایام هفتة دفاع مقدس خاطراتی را از شهدا یاد میکردم. داشتم از یک شهید چهارده سالهای یاد میکردم که این دستش در میدان جنگ قطع شده بود. گفتند رفتیم بالای سر این شهید، زیر آماج خمپارهها و تیرهای دشمن بعثی، آن شخصی که راوی بود گفت من رفتم. حالا این علی القاعده دستش قطع شده، باید ناله کند من را برسانید... یک جوان چهارده ساله باید پدر بخواهد، مادر بخواهد. گفت دیدم داشت تبسم میکرد. گفتم برای چی میخندی؟! گفت میخندم از اینکه اگر دستم را گرفتند، پاهایم هست! با پاهایم به اسلام خدمت میکنم. نگفت درد دارم!
البته من اینجا یک نکتة عرفانی به شما بگویم؛ امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: اگر برای خدا آمدید در صحنه و برای خدا چیزی را هزینه کردید، خدا لذتش را به شما میدهد. در قیامت «سردار سلیمانی» را خواهیم دید. من امروز میگویم قیامت از «سلیمانی» بشنوید؛ من اعتقادم این است که لذیذترین ساعات زندگانی «سردار سلیمانی» لحظة قطعه قطعه شدنش بود! لذیذترین حالاتش، لحظة جان دادنش بود. چرا؟ چون اینها میبینند تمام سرمایة وجودی را دارند برای خدا میدهند؛ «كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ»[17] (بنده خودم را عرض میکنم) هنوز به آن حالات نرسیدهایم که بفهمیم. ما یک سوزن در دستمان میرود فریاد میکنیم!
شهید «حججی» را دارند سر میبرند، میخندد. و آن داعشی ملعونی که قاتل شهید «حججی» بود وقتی او را گرفتند، گفتند چرا سر بریدی؟ گفت این را کتکش میزدیم میخندید! شکنجش میکردیم میخندید! تا آن لحظة آخر که حنجر بر حنجرش کشیدم داشت تبسم میکرد. این کار خدا است. مؤمن! اگر قلبت با ایمان آمیخته شد، دنیا را بهت بدهند غرور پیدا نمیکنی! دنیا را ازت بگیرند شکست نمیخوری. بیماریها تو را احاطه کنند نمازت قضا نمیشود. در اوج سلامتی و عزت خدا را گم نمیکنی. در نهایت سختی و رنج با خدا بیگانگی نمیکنی. بعضیها با یک حبه قند شیرین و با یک غوره ترش میشوند! تا یک جایی دو روز پولش عقب میافتد شروع میکند نق زدن! این چه اسلامی است؟ این چه انقلابی است؟
این نیست حزب الله. از خدا بخواهیم که این قلبها با ایمان استوار بشود. خدا میفرماید اولین پاداشی که ما به حزب الله میدهیم: «كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ».[18] قلب اینها را با ایمان، استوار و محکم میکنیم. اصلاً خللی در اینها نیست. خدا رحمت کند معمار انقلاب را، «امام» را، من این توصیه را هم بکنم به عزیزان البته تکلیف همة ما است؛ برای دوام سلامتی و تاییدات مقام معظم رهبری و همة کسانی که به منش و روش اولیاء، انبیاء، خصوصاً پیغمبر خاتم و اهل البیت و صاحب الزمان(عج) دارند خدمت میکنند. امروز که روز خاصی هم هست، روز مانور حضور حزب الله در عرصة جهانی است. نماز جمعهای که دعوت کشوری هم کردند که هرکس مقدورش هست برود، حضور پیدا کند. حالا خیلیها وحشت کردند و میگویند آقا از نظر عقلی، از نظر امنیتی صلاح نیست رهبری پشت تریبون برود. اینها زخمی خوردة این نظاماند. شما دو روز قبل اینها را موشک باران کردید. میگویید سران نظام بیایند، مردم بیایند، مردم ولایتمدار بیایند.
«كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ»[19] ایمان وقتی آمد دیگر انسان هراسی ندارد. واهمهای ندارد. به سیدالشهدا گفتند آقا کربلا مسلخ توست. فرمود: مرگ اگر مرد است، گو نزد من آی! «خُطَّ الموت علی وُلد آدم مَخطَّ القلاده».[20] این جان برای خدا باید ارزانی بشود.
اما یک نکته عرض کنم؛ این صلوات «ابوالحسن ضراب اصفهانی» که مال امروز جمعه هست انشای صاحب الزمان(عج) است. و روزهای جمعه مخصوصاً گفتهاند بخوانید. خود «ابوالحسن ضراب اصفهانی» در دوران غیب صغری و در مکة مکرمه، جریان مفصلی دارد که در همان مولد پیغمبر، زادگاه پیغمبر که الان هم محلاش هست، آنجا خدمت صاحب الزمان رسید و از حضرت خواست که یک تعلیمی به ما بدهید. در دوران غیبت، آقا فرمودند این صلوات را مخصوصاً روزهای جمعه بخوانید. دو ـ سه صفحه هم بیشتر نیست! در مفاتیح هم مرحوم آقای «شیخ عباس» ذکر کرده.
یکی این صلوات را، یکی دعای هفتم صحیفه را که خود مقام معظم رهبری هم فرمودند در شدائد و بحرانها بخوانید. دعا، دعای حضرت زین العابدین است. انشاءالله این دو دعا را برای سربلندی و سرافرازی نظام اسلامی، مقام عظمای ولایت و همة ولایتمداران و رسوایی کفر و استکبار و صهیونیست و امریکا و انگلیس، انشاءالله با توجهی که الحمدلله با قلبهای پاک خودتان دارید، این را ما فراموش نکنیم و غفلت نکنیم. این را هم چون بعضی از عزیزان پرسیدند و من به ذهنم آمد، گفتم و حالا در ذهن من چیز دیگری مقدم نشد.
خب قلب اول استوار میشود با ایمان؛ این یک. اولین پاداشی که خدا میدهد. خدا را کردید تراز، قلبان را محکم میکند، قلبتان را استوار میکند. «كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ».[21] این یک.
«أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ»[22] اینها صفات حزب الله هستها! خدا پایان میفرماید اینها حزب الله هستند. «أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ».[23] ما با یک حیات معنوی اینها را نیرومند میکنیم. اینها را قوی میکنیم. اینها در اوج سختیها، خدا از یادشان نمیرود.
من در همین مجلس عرض کردم که سردار شهید «حاج علی کرکی» که جناب آقای «سید حسن نصرالله»، گفتند خاطراتی از جنگ ۳۳ روزه دارد، بگویید که برایتان تعریف کند. جلسهای گذاشتند با همین سردار که با «سید حسن نصرالله» هم شهید شد. فردای آن شب در یک جلسهای که جمعی از عزیزان حزب الله هم بودند، «سردار کرکی» هم آمد.
این جریان را ببینید: «أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ»[24] چقدر خدا دلها را محکم میکند، روحها را سرشار از اطمینان میکند. این شهید «کرکی» گفت: ۳۰ روز از جنگ با اسرائیل گذشته بود دیگر ما داشتیم یواش یواش کم میآوردیم! تجهیزاتمان داشت تمام میشد، امکاناتمان داشت تمام میشد. اسرائيل با تمام قوا در صحنه آمده بود و داشت شیطنت میکرد! کشورهای اسلامی هم مثل الان؛ همسایگان این فلسطین اشغالی یکی مصر است، یکی اردن، سوریه و لبنان. متاسفانه شما میبینید بیتفاوتی اردن و مصر را که یک مرز وسیعی هم دارند در کنار این فلسطین اشغالی و اسرائیل غاصب، ولی هیچ اقدامی نمیکنند. اقدامهای دیگران را هم بعضاً خنثی میکنند. اینها مؤمن نیستند. طبق این آیهای که من خواندم روی ایمان اینها باید خط بطلان کشید. دروغ میگویند که ما به خدا و قیامت معتقدیم. خدا معیارهای اعتقاد را نام میبرد.
این سردار «کرکی» گفت ۳۰ روز از جنگ گذشته بود، شب سی و یکم بود در ارتفاعات «خلیل الرحمن». گفت خیلی خسته بودم! اذان مغرب شد. رفتم دم خانة یک روستایی در زدم که نماز مغربم را بخوانم.
بنده درب مغازهام را نمیبندم بگویم نماز اول وقت. من مدیر از پشت میزم بلند نمیشوم بگویم نماز اول وقت. مردم! وقت نماز، مساجد را ببینید، مراکز عمومی را هم ببینید. شهید «کرکی» بیجهت میشود شهید «کرکی»؟! کار کردند، زحمت کشیدند. در اوج جنگ، در اوج سختی تا اذان مغرب میشود درب خانة یک روستایی را در میزند میگوید اجازه بدهید یک نمازی بخوانم و بروم.
گفت این روستایی درب را باز کرد رفتم داخل. تنها بودند. آنجا وضویی گرفتم. ایستادم نماز مغرب را خواندم. حالا ما بگوییم خدایا ما که داریم دم از دین و مذهب میزنیم اینجور باید سر ما بیاید؟! اصلاً قید دین را بزنیم، این چه خدایی است؟ ابداً! در اوج سختیها نماز اول وقت یادش نمیرود. گفت نماز مغرب را که خواندم، بعد از نماز یک توسلی به حضرت زهرا(س) پیدا کردم. گفتم یا فاطمه الزهرا(س) ما شیعیان شوهر شما، شیعیان فرزندان شما هستیم. یک عنایتی کنید، یک کمکی کنید. این نامردان دارند ما را از بین میبرند. دنیا هم بیتفاوت شده. همینطور که گفتم، یکی ـ دو قطره اشک هم از چشمانم آمد، سر جانماز خوابم برد. گفت در عالم خواب دیدم چند بانوی بزرگ دارند به سمت من میآیند. یکی به من گفت آن خانمی که وسط این خانمها است حضرت فاطمة زهرا است.
مردم! بزرگتر داریم. مردم! صاحب داریم. مردم! صدا بزنید جوابتان را میدهم. آقا امام زمان(عج) به «محمد بن عیسی بحرینی» که در بحرین مقبرهاش مفصل است، در آن جریان انار حاکم بحرین، بعد از سه روز امام آمدند این خباثت و شیطنت قاضی بحرین را برای «محمد بن عیسی» گفتند که جریان چی بود. گفت آقا برای چی الان گفتید، بعد از سه روز؟ آقا فرمودند: خودتان از ما سه روز فرصت خواستید. شما گفتید بعد از سه روز جواب میآوریم. اگر در مجلس حاکم بحرین من را صدا زده بودی همانجا راهنماییتان میکردم.
صدا زدیم جوابی ندادند. مردم! درب زدیم، درب باز نشد. با اخلاص گفتیم و خدا پاسخ نداد. چرا خدا جواب نمیدهد؟ خب آنجوری که باید صدا بزنیم، نمیزنیم.
این را شهید «کرکی» گفت ما بعد از نماز، توسل به حضرت زهرا(س) کردیم، سریع خوابم برد. بین نماز مغرب و عشاء حضرت را در عالم خواب دیدم و گفتند کنار دست حضرت زهرا(س)، حضرت زینب(س) و چند خانم دیگر بودند. در عالم خواب رفتم سمت حضرت زینب(س). عظمت حضرت فاطمة زهرا(س) من را گرفت. جرأت نکردم با حضرت زهرا(س) طرح بحث کنم، رفتم سراغ حضرت زینب(س). گفتم: بیبی! ما شیعیان پدر شما هستیم. ما شیعیان برادران شما هستیم، دارند ما را قلع و قمع میکنند، ما را نابود میکنند. خب کی کمک میکنید؟! حضرت زینب(س) اشاره کردند به مادرم بگو. گفت رفتم سمت حضرت زهرا(س). گفتم یا فاطمة الزهرا(س) ما شیعیان امیرالمؤمنین(ع) هستیم، شیعیان شوهر شما، فرزندان شما. یک عنایتی کنید، یک تفضلی کنید. حضرت زهرا(س) سرشان پایین بود داشتند گوش میکردند. گفت حرفهایم را که زدم، (خدا رحمت کند این شهید را) گفت یک وقت دیدم حضرت زهرا(س) از زیر چادرشان یک دستمال زردی آوردند بیرون و حرکت دادند. فرمودند: جنگ در این یکی ـ دو روز آینده به نفع شما به پایان میرسد.
سردار «کرکی» گفت روز سی و سوم بود، که اسرائیلی ها وحشتزده لبنان را تخلیه کردند. حتی تانکهای «مرکاوا» هایشان را هم گذاشتند، پیاده شدند و فرار کردند که بخشی از این تانکها را آورده بودند در زندان «معتقل الخیام» به عنوان نمایشگاه، نشان میدادند، مردم میرفتند و میدیدند. گفت همه گذاشتند و رفتند.
صاحب داریم! صاحب الزمان(عج) داریم! قطعاً بخواهیم اولیاء عنایت میکنند. این آقای «حاج علی کرکی» یک فرماندة ارشد حزب الله در آن اوج سختی جنگ نماز یادش نرفت. شما ببینید قرآن میفرماید: «أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ».[25] ما اینها را با یک حیات معنوی نیرومندشان میکنیم. با همة آن سختیها، بندگی خدا یادش نمیرود، نماز اول وقت یادش نمیرود. سردار «سلیمانی» را دیدید؟! اخیراً هم باز نشان دادند وسط جنگ با داعش، وقت نماز شد سردار «سلیمانی» ایستاد به نماز، وسط جبهة جنگ.
بنده گاهی در خانة خودم هستم اهتمام نمیدهم، در جامعه هستم اهمیت نمیدهم. سران سه قوه آمدند به امام دارند گزارش جنگ میدهند. وسط گزارش امام برخاستند. گفتند آقا گزارش ما تمام نشد. امام فرمودند وقت نماز است. «أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ»[26] آقا داریم گزارش جنگ میدهیم. گزارش جنگ؟ خدای هستی را دریاب! خدا حمایتت میکند. امام، بندگی خدا را کرد، خدا جنگ را مدیریت کرد. و لذا امام فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد.
تو بندگی چو گدایان بشرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند
دو ویژگی دیگر را که خدا میفرماید حزب الله دارد، دنیا و قلبهای اینها استوار است: «كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ».[27] با یک حیات معنوی اینها را نیرومند میکنیم. پول و مقام برایشان ارزش ندارد. در حالات امام دارد: امام یک وقتی در «جماران» آمد برای یک سخنرانی، (این را مقام معظم رهبری(ایده الله و حفظه الله) فرمودند) در خدمت امام آمدیم روی همان تراس و بالکنی که امام سخنرانی میکرد. تا امام وارد شدند، جمعیت قیام کرد، «روح منی خمینی، بت شکنی خمینی» همه شعار میدادند. یک لحظه امام برمیگردند رو میکنند به مقام معظم رهبری، میگویند: آقای خامنهای! تمام این مردمی که یک صدا و یک نفس دارند به نفع من و لَه شعار میدهند که در من هیچ اثری ایجاد نمیشود اگر همه الان یکپارچه بر علیه من شعار بدهند؛ هیچ خللی در من ایجاد نمیشود. یعنی چی؟ یعنی حزب الله!
«أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ»[28] خدا میفرماید روحتان را قوی میکنیم. پول زمینت نمیزند، دلار نمیبردت، سکه دینت نمیشود، دنیا سرگرمت نمیکند، ریاست و مقام دورت نمیزند، مشکلات زندگی به زانو درت نمیآورد. «أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ».[29] بعضیها در عین نداری، پول را خجالت میدهند! چیزی ندارند ولی پول را شرمنده میکند؛ وابسته نیست. روح سرشار از معنویت است. دو ویژگی دیگر حزب الله برای آخرت است؛ خدا انشاءلله این چهار ویژگی را در همهمان رقم بزند.
سوم قرآن میفرماید: «وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا»[30] ما حزب الله را، قیامت میبریم در: «جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا»[31] در دنیا اینگونه عمل میکنیم که اینها قلبشان استوار و روحشان سرشار از معنویت میشود. آخرت در «جنات تجری»، برای همیشه قرار میگیرند، این سه.
چهارم از همة اینها مهمتر است: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ».[32] خدا از اینها خشنود و اینها از خدا خشنود هستند. این رضایت خدا خیلی حرف هستها! این رضوان الهی بالاترین پاداشی است که خدا به کسی میدهد و حزب الله مشمول این هست.
«رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ».[33] اینها حزب الله هستند. این چهار ویژگی، ویژگی حزب الله است با آن شرایطی که عرض کردیم؛ تراز حزب الله دوستی با خدا و پیغمبر است. هرکه با دشمنان خدا و پیغمبر رفیق شد، از جریرة حزب الله دور شده. «أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».[34]
دو ـ سه نکته و عرضم تمام؛ عزیزان! در یک دل، دو محبت جمع نمیشود. ما مقام معظم رهبری را دوست داشته باشم، ارتباط با اسرائیل را هم دوست داشته باشیم، این دروغ است، این نفاق است. ما پیغمبر و امام زمان(عج) را دوست داشته باشیم با دشمنان اینها هم، همکاسه شویم؛ این همان چیزی است که در مردم کوفه بود و کار دستشان داد. «فرزدق» به امام حسین(ع) گفت مردم کوفه قلبشان با شماست، شمشیرهایشان با بنی امیه است. پای سفرة بنی امیه میخورند، زیر پرچم شما (من میگویم) سینه میزنند. این دروغ و نفاق است. لذا در یک دل، دو محبت نمیگنجد. من اگر میگویم امام زمان(عج) را دوست میدارم، با دشمنان امام زمان(عج) دوستی کردم، خلاف روشی است که قرآن میفرماید.
امروز عرض کردم در ایمان و اسلام عربستان باید یقین داشت که اینها مشکل دارند. در مصر همینطور، در اردن همینطور، در بحرین همینطور. در هرکسی که دم از اسلام میزند و امروز با اسرائیل دوست است. اسرائیلیها میگویند اینها دوستان خوب ما هستند. خلاف آیة قرآن.
نکته دیگر، قطعا دوستی با دشمنان خدا از آثارش این است که ما را به سمت گرایشهای آنها میبرد؛ من اگر با دشمنان پیغمبر، با دشمنان خدا، با اینها دوستی کردم ولو اینها نزدیک با من باشند، رفته رفته اثر میگذارد. دیدید بعضیها یکدفعه عوض میشوند؟ آقا آمده میگوید پدربزرگ ما نماز شبش تعطیل نمیشد، حالا شده لامذهب مطلق! میگویم پدربزرگت با چه کسانی رفیق است؟ گفت همهاش پای ماهواره است! رفیق بد در خانهاش آمده. سیستمهای بیگانه و تبلیغات مسموم پیرمرد نماز شبخوان را کرده مخالف امام حسین(ع). امام حسین(ع) را مسخره میکند. آقایان! دوستی با کسانی که با خدا و اولیاء دشمناند، رفته رفته ما را به سمت گرایشهای فکری، رفتاری و عملی آنها سوق میدهد.
یک جوانی آمد به امام صادق(ع) گفت: میخواهم پاک زندگی کنم. چه کنم؟ امام صادق(ع) فرمود: با گنه کار رفاقت نکن، در مجلس گناه شرکت نکن، فکر گناه نکن، غذای آلوده نخور. آلوده از نظر معنوی، نه ظاهری؛ از نظر ظاهری میگویند این غذا سالم است، ولی با کدام پول؟ از کجا؟ مال چه کسی؟ این غذا بیمارت میکند. و قطعاً ما باید روابطمان بر اساس رضایت الهی باشد و این روابط هم یک خط قرمزهایی دارد؛ خط قرمزهای روابط ما، دشمنی با خدا و پیغمبر است. هرکه با خدا و پیغمبر دشمن است، ما باید فاصله بگیریم و دور بشویم.
در آیة یکم سورة ممتحنه خداوند میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء»[35] مؤمنین! کسانی که با منِ خدا دشمناند، با دوستان من دشمناند، اینان را دوست نگاه نکنید. آن کسی که با امام زمان(عج) دشمن است، با پیغمبر دشمن است، با اهل البیت دشمن است، اینها را به عنوان دوست نگاه نکنید.
من ابتدای عرائضم عرض کردم، حالا انتهاء هم عرض میکنم؛ صلوات «حاج ابوالحسن ضراب اصفهانی» را انشاءالله امروز بعد از این مجلس منزل مشرف شدید، بخوانید برای سلامت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی و سربلندی ولایت، نظام، مقام معظم رهبری و انشاءالله این نماز جمعهای که امروز به امر معظم له دعوت شدند همه شرکت کنند. ما هم یک تکلیفی داریم و ما اینجا هستیم یا نیستیم، آنجا امکان نبود حضور داشته باشیم؛ حداقل کاری که میتوانیم بکنیم: «علیک بالدعا علی باالاجابه». خدا به حضرت آدم فرمود: دعا کن، من اجابت میکنم.
این صلوات «حاج ابوالحسن ضراب اصفهانی» را که تعلیم و انشای امام زمان(عج) است و دعای هفتم صحیفة سجادیه را انشاءالله امروز عزیزان قرائت کنید، برای عزت و سربلندی حزب الله که ائمه حزب الله هستند. امام صادق(ع) فرمود: «نحن و شیعتنا حزب الله»[36] در رأس حزب الله امروز امام زمان(عج) است و حزب الله کسانی هستند که دنباله روی واقعی صاحب الزمان(عج) هستند. برای اقتدار و عزت حزب الله و شریعت اسلام، انشاءالله این را هم انجام بدهید.
خب یک عرض ادبی هم به ساحت مقدس صاحب الزمان(عج) پیدا کنیم. فرمودند حاج آقا، برای کمک به مردم لبنان، مراجع عظام تقلید یک اجازاتی هم از وجوه شرعیه دادند؛ مقام معظم رهبری نصف سهم امام؛ یعنی یک چهارم از کل خمس، گفتند اگر کسی میخواهد کمک کند مجاز است. حضرت آیه الله العظمی «مکارم» همة سهم امام را اجازه دادند. من دیروز هم تماسی داشتم با قم خدمت ایشان، گفتند همة سهم امام. چون شرایط، شرایط حساسی است؛ اگر کسی میخواهد از سهم امام کمک کند، ایشان اجازه دادند. آیه الله العظمی «سیستانی»، آیه الله «نوری همدانی»، آیه الله «جوادی آملی»، این بزرگواران هم از ثلث سهم امام اجازه دادند. بستگی دارد فرد مقلد کیست.
البته یک چیز دیگر هم بگویم، تا میتوانید از پولهای دیگرتان بدهید؛ خمس و... در ضرورت است. مثلاً کسی میگوید من دستم خالی است و یک خمسی بدهکارم، اگر اجازه بدهید از خمس بدهم. قیامت دیگر میگویند آقا شما دِین واجبت را دادی. مِنتی سر مردم لبنان و... نداری. آن وجوهی که وجوه تبرعی است؛ یعنی بنده بگویم از این پول پاک خودم که تکلیفی هم ندارم بپردازم، خمسم نیست، زکاتم نیست، مظالمم نیست ولی میخواهم کمک کنم. در قیامت میگوییم از وجوهی که تکلیف نبود ما دادهایم. این را برای کسانی گفتم که امکان پرداخت برای کمک از پولهای دیگر اصلاً ندارند ولی یک دِین واجبی گردنش است. از دین واجبت این مقداری را که عرض کردم، میتوانید کمک کنید.
رهبر حزب الله صاحب الزمان(عج) است. امروز از آقا بخواهیم دارید آقا، این وضع دنیا را مشاهده میکنید، بیایید و دستگیری کنید.
امام زمان بازآ که خون بی گنه موج از برایت میزند
محسن سلامت میکند
اصغر صدایت میزند
مولا بیا، مولا بیا، ای مهدی زهرا بیا
آقا جان بازآ برای شیعیان، خود روضة مادر بخوان
از درد و سوز سینه و از آه پشت در بخوان
مولا بیا، مولا بیا، ای مهدی زهرا بیا
(به یاد شهدا) مولا بیا، مولا بیا، ای مهدی زهرا بیا
(تعجیل فرجش) مولا بیا، مولا بیا، ای مهدی زهرا بیا
(عزت و سربلندی امروز امت ایرانی و اسلامی) مولا بیا، مولا بیا، ای مهدی زهرا بیا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خدا انشاءالله توفیق حزب الله زیستن و حزب الله رفتن را بر همة ما مرحمت کند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
[1] تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۱۵۶.
[2] تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۱۵۶.
[3] المجادلة، آیة۲۲.
[4] المجادلة، آیة ۲۲.
[5] التوبة، آیة۳۲.
[6] التوبة، آیة۳۲.
[7] المجادلة، آیة ۲۲.
[8] هود، آیة۴۶.
[9] المجادلة، آیة ۲۲.
[10] المجادلة، آیة ۲۲.
[11] المجادلة، آیة ۲۲.
[12] المجادلة، آیة ۲۲.
[13] الکافی، ج۲، ص۱۶۳.
[14] المجادلة، آیة ۲۲.
[15] المجادلة، آیة ۲۲.
[16] المجادلة، آیة ۲۲.
[17] المجادلة، آیة ۲۲.
[18] المجادلة، آیة ۲۲.
[19] المجادلة، آیة ۲۲.
[20] بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۶۶.
[21] المجادلة، آیة ۲۲.
[22] المجادلة، آیة ۲۲.
[23] المجادلة، آیة ۲۲.
[24] المجادلة، آیة ۲۲.
[25] المجادلة، آیة ۲۲.
[26] المجادلة، آیة ۲۲.
[27] المجادلة، آیة ۲۲.
[28] المجادلة، آیة ۲۲.
[29] المجادلة، آیة ۲۲.
[30] المجادلة، آیة ۲۲.
[31] المجادلة، آیة ۲۲.
[32] المجادلة، آیة ۲۲.
[33] المجادلة، آیة ۲۲.
[34] المجادلة، آیة ۲۲.
[35] الممتحنة، آیة۱.
[36] تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۱۵۶.