بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبیّنا حبیب اله العالمین اباالقاسم المصطفی محمد و علی أهل بیته الأئمة الهداة المهدیین لاسیّما بقیةالله المنتظر حجةابنالحسنالعسکری عجلالله تعالی فرجهالشریف.
عرض سلام و ادب و احترام محضر شما عزیزان بیننده و شنونده و آرزوی توفیقات روزافزون برای همهی عزیزان.
سخن، پیرامون آیهی سوم از سورهی مبارکه طلاق بود و نقش اثرگذار و مؤثر تقوا و توکل، در زندگی بشریت.
پیامبر اکرم در روایتی که مرحوم علامه مجلسی در جلد 68 بحار نقل میفرماید، رسول خدا از جبرئیل سؤال فرمودند: «مَا اَلتَّوَكُّلُ عَلَى اَللَّهِ» توکل بر خدا، به چه معنی است؟ که بعضی از عزیزان سؤال میکنند: توکل به چه معنایی است؟ گاهی اوقات افراد، بیتدبیری را و بیمهابا کاری را انجام دادن، با بیخردی کاری را کردن و شعار توکلبهخدا دادن را میگویند «ما توکل کردیم!»
خداوند به انسان عقل عنایت فرموده، قطعاً از این قوهی عقل و خرد باید استفاده کرد. در حالات رسول خدا دارد که پیامبر، روزی در مسجد بودند. عَرَبی وارد شد و شترش را در کنار مسجد رها کرد و به خدا عرض کرد: «تَوَکَّلتُ عَلَیک: خدایا به تو توکل کردم و این شتر را به شما سپردم». پیامبر در مسجد، ناظر بر این عمل بودند. فرمودند: اول، مهارِ شتر را محکم کن و بعداً بگو خدایا توکل کردم. تو این شتر را رها کردی و بعد میگویی خدایا توکل کردم؟!
خب، این توکل به چه معنایی است؟ میگویند توکل کنید «وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»، توکل، چه برداشتی باید از آن بشود؟ رسول خدا از حضرت جبرئیل سؤال کردند. جبرئیل، نکاتی را به پیامبر عرض کرد. عرض کرد یا رسولالله، «اَلْعِلْمُ بِأَنَّ اَلْمَخْلُوقَ لاَ يَضُرُّ وَ لاَ يَنْفَعُ» توکل یعنی اینکه انسان به این معرفت و به این باور برسد که مخلوق، نه منشأ ضرر میتواند باشد و نه نفع. بله، ما ظاهراً وسیلهای هستیم، در کارهای روزمره، ولی قدرت الهی را چنان حاکم بدانیم و غالب بدانیم که باورمان باشد که اگر ارادهی الهی رقم بخورد، ضررها دفع میشود. اگر ارادهی الهی رقم بخورد، چهبسا نفعها به ما نخواهد رسید. ما نگاهمان به یکدیگر، نگاه مسبّبی نباشد؛ نگاهِ وسیله باشد. بنده اگر بیمار میشوم، قطعاً شِفا را از خدا بدانم. پزشک و طبیب معالج را، وسیله بدانم. بنده در مسائل اجتماعیام، در مسائل اقتصادیام، مافوق خودم را در مسائل اقتصادی، رازقِ خود نبینم و او را، وسیله، ببینم. این نگاه، نگاهِ متوکّلین است که همهکاره را، خدا میدانند. بشر را باور دارند که «لاَ يَضُرُّ وَ لاَ يَنْفَعُ». حضرت ابراهیم وقتی در آن منجنیق بسته شد و به سمت آتش رها شد، و جبرئیل به حضرت ابراهیم عرض کرد: جناب ابراهیم، الآن میخواهند شما را پرتاب کنند در آتش، از خدا چیزی تقاضا کن. ما آمدهایم کمک کنیم تو را. ابراهیم فرمود: من نیازی به کمکِ شما ندارم. گفت: پس از خدا تقاضا کن. حضرت ابراهیم فرمود: «عِلمهُ بِحالي حَسبي مِن سؤالي» همین اندازه که خدا از حالِ من باخبر است، کافی است. ابراهیم بر این باور است که اگر خدا نخواهد، آتش سوزان، انسان را نمیسوزاند. اگر خدا نخواهد، دشمنی که بسیج شده برای نابودیِ او، کاری نمیتواند بکند. او با این اعتقاد، در منجنیق بود و دستِ رد به سینهی جبرئیل زد. فرشتگان آمده بودند برای یاری رساندن، ابراهیم فرمود: نیازی به کمکِ شما ندارم. منجنیق با سرعت رها شد. ابراهیم با سرعت هرچه تمامتر به سمت آتش میرفت. در ورودیِ به آتش، ندای حضرت حق صادر شد: «یا نار! کونی برداً و سلاماً علی ابراهیم» آتش! سردِ سالم و گوارا شو بر ابراهیم. که امام صادق (ع) میفرماید اگر به دنبالِ «بَرداً»، «سلاماً» نیامده بود، آنقدر آتش، سرد میشد که ابراهیم از سرمایِ زیاد، آسیب میدید. این اعتقاد انسانهای متوکل است که مخلوق را مضرّ و نافع نمیبینند اگر خدا نخواهد.
«اَلْعِلْمُ بِأَنَّ اَلْمَخْلُوقَ لاَ يَضُرُّ وَ لاَ يَنْفَعُ وَ لاَ يُعْطِي وَ لاَ يَمْنَعُ». متوکلین بر این باورند که انسانها و مخلوقها، نه منشأ عطا و نه منشأ ممنوعیت میشوند. خدا ارادهاش مسیطر بشود عطا صورت میگیرد، خدا ارادهاش حاکم بشود، منع صورت میگیرد یا صورت نمیپذیرد.
«وَ اِسْتِعْمَالُ اَلْيَأْسِ مِنَ اَلْخَلْقِ» جبرئیل به پیامبر عرض کرد: توکل، یعنی مأیوس شدن از خلق و مردم. دلبستن به خدا. دل را از غیرِ خدا تهیکردن.
«فَإِذَا كَانَ اَلْعَبْدُ كَذَلِكَ». اگر بندهای چنین شد که نگاهش در جامعهای شد که ضرر و نفع، عطا و منع، از خداست و بشر، کارهای نیست و فقط دل به خدا بست، «لَمْ يَعْمَلْ لِأَحَدٍ سِوَى اَللَّهِ» چنین انسانی، کارهایش رنگ الهی پیدا میکند.
«وَ لَمْ يَرْجُ وَ لَمْ يَخَفْ سِوَى اَللَّهِ» امیدش و خوفش، فقط برای خداست. او میترسد که خدا، از او راضی نباشد و امید دارد به اینکه، خدا از او راضی باشد.
«وَ لَمْ يَطْمَعْ فِي أَحَدٍ سِوَى اَللَّهِ» او طمعش به افراد، فقط برای خداست. اگر به سمت کسی میرود، اگر سخنی میگوید، اگر کاری میکند، کارِ او رنگ الهی پیدا میکند.
«فَهَذَا هُوَ اَلتَّوَكُّلُ اَلْخَبَرَ» جبرئیل عرض کرد: یا رسولالله، این همان توکل است.
در سخنی، آقا علی علیهالسلام میفرماید: «اَلتَّوَكُلُّ عَلَى اللّه ِ نَجاةً مِنْ كُلِّ سوءٍ» کسانی که در زندگی، به خداوند توکل میجویند، از هر بدی نجات پیدا میکنند «وَحِرْزٌ مِنْ كُلِّ عَدُوٍّ» از هر دشمنی، در امان خواهند بود و در حرز به سر میبرند.
عرائضم را با این سخنِ رسول خدا به پایان برسانم که پیامبر فرمود: «مَن سَرَّهُ أن يَكونَ أقوَى النّاسِ فلْيَتَوكَّلْ علَى اللّه» عزیزان! هر که دوست دارد قویترینِ مردم باشد. قوی، از نگاه پیغمبر، کسی است که به خدا وصل شده. قطرهای که به بینهایت وصل شده. آن بندهای که با ظرفیت محدود و فانی، به خدای ازلی و ابدیِ خود متوسل و متمسک و متوکل شده، این میشود شخصِ قوی. قوی و أقویالناس، قویترینِ مردم، کسی است که به خداوند سبحان، متوکل بشود.
انشاءالله که خداوند توفیقِ توکلِ به پروردگار را به همهی ما عنایت کند. از خطرهایی که در بحث توکل، توکل به نفس، ذکر شده که بعضیها به جای اینکه به خدا متوکل بشوند، به خودشان توکل میکنند و میگویند: ما میتوانیم، از ما برمیآید، ما این کار را میکنیم، ما انجامش میدهیم...
ما در روایات هم داریم که هرکاری را میخواهید انجام بدهید یک «انشاءالله» بگویید. اگر خدا بخواهد؛ اگر ارادهی او باشد. که علی علیهالسلام در همین مقام، این جمله از فرمایشات حضرت، در غررالحکم است که «الثِّقَةُ بِالنَّفسِ مِن أوثَقِ فُرَصِ الشَّيطانِ» کسانی که به نفسِ خودشان اعتماد میکنند و متوکلِ به خود میشوند و خودباوری پیدا میکنند و غرور پیدا میکنند، اینها از اوثقِ فرصتهای شیطانی است و شیطان، از همین جا وارد میشود. اینکه میگوید: ما این کار را خواهیم کرد، ما میتوانیم و ... یعنی خدا، میرود به حاشیه، و خودش را و امکانات خودش را میبیند.
انشاءالله که همهی مراحل زندگی، متوکل باشیم به ذات مقدس الهی که کسانی که متوکلاند، هیچگاه مغلوب نخواهند شد و قطعاً انسانهای با توکل، به هر مقام عالی و رفیعی نائل خواهند شد.
توفیقات همهی عزیزان را از خداوند منّان خواستاریم. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.