بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبیّنا حبیب اله العالمین اباالقاسم المصطفی محمد و علی أهل بیته الأئمة الهداة المهدیین لاسیّما بقیةالله المنتظر حجةابنالحسنالعسکری عجلالله تعالی فرجهالشریف.
با عرض سلام و ادب و احترام محضر شما عزیزان بیننده و شنونده و آرزوی قبولی اعمال همهی عزیزان در این ماه صیام و ماه ضیافت حضرت حق.
سخن، پیرامون یکی از رذائل اخلاقی که خداوند در قرآن، بندگان مؤمن خودش را از آن بازمیدارد و نهی میکند که غیبت بود.
آیهی 19 سورهی مبارکهی نور مورد بحث و گفتگو قرار گرفت که خداوند نهی میکند انسانها را از اینکه، بدیهای یکدیگر را منتشر کنند و بازگو کنند و تذکر بدهند برای دیگران.
در ادامهی بحث، من یک ارزیابی نسبت به مهمترین ریشههای اصلی غیبت هم عرض کنم که بحث را تقریباً به یک سرمنزلی رسانده باشیم.
از عواملی که سبب میشود انسانها در وادی غیبت وارد میشوند، بعضی از عزیزان سؤال میکنند که ریشههای اصلی غیبتکردن کجاست؟ تا ما با آن ریشهها مبارزه کنیم. اول، انحصارطلبی است. گاهی اوقات انسانها، خودشان را از دیگران برتر میدانند. میخواهند خودشان را منزّه کنند و پاکیزه کنند، دیگران را خراب میکنند. این روحیهی انحصارطلبی، سبب میشود که انسانها به وادی غیبت کشانده میشوند. خودبینی: ما خودمان را ببینیم و دیگران را نبینیم و میآییم در مسیر غیبت قرار میگیریم. حسادت، از صفات زشتی است که سبب میشود اگر گسترش پیدا کرد در انسانها، این حسادت انسانها را به بدگویی دیگران وامیدارد. حس انتقامجویی و کینهتوزی، از رذائل اخلاقی است که ریشههای غیبت است و کسانی که درصدد انتقامجویی هستند و کینهتوزند، اینها میآیند در مسیر غیبت قرار میگیرند.
بعضی اوقات هم دیده شده که غیبت، به خاطر شوخی و سرگرمی بوده. میگوید: ما همینطوری یک چیزی گفتیم و شوخیای کردیم و داریم شوخی میکنیم. حالا بدیِ فرد را بازگو میکند در یک مجلسی و میخواهد عدهای را بخنداند و سرگرم کند، کسی را مسخره میکنند تا دیگران خوشحال بشوند. این هم یک علتِ دیگرِ غیبت است که میتواند در بعضی از افراد وجود پیدا کرده باشد و بالأخره، حضور پیدا کرده باشد.
قطعاً برای از بین بردن این عوامل، انحصارطلبی، خودبینی، حسادت، انتقامجویی، کینهتوزی، مزاح و سرگرمی، باید به عواقب خطرناک و زیانبار آنها دقت کرد. که این غیبتِ ما، چه عواقب سخت و زشتی برای ما به دنبال خواهد داشت. در روایت، آقا علیبنالحسین امام زینالعابدین در کتاب شریف بحار، جلد 75، حضرت میفرماید: «إيّاكُم و الغِيبَةَ ؛ فإنّها إدامُ كِلابِ النارِ». از غیبتکردن، پرهیز کنید و اجتناب کنید چون غیبت کردن، انسانهایی که غیبت میکنند، اینها خورش شکمهای دوزخیان هستند و خوراک سگهای دوزخیان هستند. سگهای دوزخ، خوراکشان همینهایی هستند که در دنیا اهل غیبتاند. انسانهایی که غیبت میکنند، قیام میشوند طعام و خوراکیِ سگهای دوزخ.
ما به این عواقب بنگریم. که از این روایت استفاده میشود که قطعاً جای غیبتکنندگان، اگر توبه نکنند و جبران نکنند و با این وضعیت بمیرند، دوزخ است. نهتنها دوزخ است؛ بلکه طعمهی سگهای دوزخی میشوند.
در روایت دیگر داریم پیامبر اکرم میفرماید «مَنِ اغتابَ مُسلِما أو مُسلمَةً» اگر کسی غیبتِ مردِ مسلمانی یا زن مسلمانی را بکند، « لم يَقبَلِ اللّه ُ صَلاتَهُ ولاصيامَهُ أربَعينَ يَوما ولَيلةً» خدا، چهل شبانهروز، نماز و روزهی این فرد را نمیپذیرد؛ این مرد یا زنی که غیبت کرده. «إلّا أن يَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ» مگر اینکه از صاحب آن شخص که غیبت کرده، استغفار بجوید، حلالبودی بطلبد، دلجویی بجوید و عذرخواهی کند.
ما برای درمان غیبت چه بکنیم؟
ریشههای اصلی غیبت اشاره شد. روشهای درمان غیبت:
اولاً دقت در آیات و روایت است. آیاتی که مورد بحث قرار گرفت از سورهی مبارکهی حجرات، آیه 19 سورهی مبارکهی نور و آیات دیگری که اشاره به این مطلب دارد با دقت و تأمل هم در آیات و هم در صدها حدیث و روایتی که از معصومین به ما رسیده و به آثار غیبت، ما را متوجه کردهاند.
نکتهی دیگر، قطعاً یادِ خداوند، انسانها را کمک میکند. «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28). ما از خدا استمداد بطلبیم. قطعاً کسانی که خدا را فراموش نمیکنند و نظارت الهی را فراموش نمیکنند «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى» (علق/14) خود را در محضر خدا میدانند، اینها در رویارویی با گناه، موفق خارج میشوند. ما از ساحت مقدس اهلالبیت هم استمداد بطلبیم برای ترکِ غیبت.
و نکتهی دیگر، مراقبت و مدیریت زبان است. ما زبان را باید مراقبت کنیم. باید مراقبِ زبان بود. زبان را باید رها نکنیم و کنترل زبان، یک مسئولیت بسیار بزرگی است که آقا زینالعابدین در رسالةالحقوق میفرماید: «إِكْرَامُهُ عَنِ الْخَنَى وَ تَعْوِيدُهُ الْخَيْر» وظیفهی شما در برابر زبانتان این است که از حرفهای ناشایست، زبان را بازدارید و زبان را عادت به سخنهای پسندیده و خیر بدهید.
خوشبینی را در خودمان نسبت به مردم، بالا ببریم. آن نگاه بدبینی را کاهش بدهیم. اگر کارهایی را از افراد میبینیم که ما نمیتوانیم هضم کنیم، علی علیهالسلام میفرماید حملِ بهخیر کنید کارها را.
توجه به عیوب خود. ما عیوبی داریم. عیوب خودمان را فراموش نکنیم تا به عیبِ دیگران نپردازیم.
همه عیبِ خلق گفتن نه مروّت است و مردی
نگهی به خویشتن کن که همه گناهکاری
برخی از غیبتها، البته ایرادِ به خداوند هم هست. ما گاهی اوقات، غیبت افرادی را میکنیم که به خلقتِ اینها برمیگردد: فلانی، قدش کوتاه است، فلانی چاق است، فلانی سیاه است، فلانی سبزه است، چشمش اینگونه هست، لبش شکری است. اینها توهین به دستگاه خلقت است.
در حالات حضرت لقمان نقل میکنند: کسی آمد خدمت لقمان. لقمان اهل اتیوپی بود. حبشهی قبل، اتیوپی امروز. از آفریقا بود. چهره، سیاه بود. یک کسی آمد به حضرت لقمان گفت: چهقدر شما سیاه هستید؟ لقمان فرمود: اگر ایرادِ به خودِ من است که من در خلقتِ خودم، نقشی نداشتم. اگر ایرادِ تو به خداست، در کارِ خدا فوضولی و دخالت، موقوف.
بعضی از غیبتهای ما، توهینِ به خداست. فلانی چرا اینطوری راه میرود؟ فلانی چرا هیکلش اینگونه است؟ چرا شکلش اینطوری است؟ چرا قدّش اینجوری است؟...
این را هم فراموش نکنیم که ایراد، به خدا، به واسطهی غیبت نگیریم.
و قطعاً کسانی که غیبت را ترک میکنند، نزد خداوند محبوباند. سابق، روایتش را خواندیم. یک ترک غیبت، نزد خداوند، ارزش و محبوبیتش بیش از دههزار رکعت نماز مستحبی است.
به علل و عوامل غیبت هم اگر ما دقت کنیم، قطعاً ما را در درمان غیبت کمک میکند و اجتناب و پرهیز از محیطهای آلوده، اشتغال به کارهای ارزشمند، ما را کمک خواهد کرد.
من عرائضم را به اتمام برسانم. از آثار و زیانهای غیبت در زندگی فردی ما، بیاثرشدنِ سخن ماست. انسانهایی که اهل غیبتاند، سخنهایشان، سخنهای بیاثری میشود. از عیبهای خودشان غافل میشوند و به عبادت و بندگیِ خدا بیرغبت میشوند. یک بخشی از اینکه بعضیها در عبادت بیرغبت هستند، عاملش غیبت است که در روایات داریم. انسانهای غیبتکننده، دچار افسردگی و ناراحتی روحی میشوند. و ارزش وجودی و شخصیت معنویِ خودشان را پایمال میکنند و ساقط میکنند و از ولایت الهی خارج میشوند و در ولایت شیطان داخل میشوند. اینها آثار فردی و وضعی غیبت در زندگی انسان است.
در خانواده هم، غیبت، اثر دارد. افراد خانواده، از غیبت تأثیر میپذیرند. فرزندان ما، وقتی غیبت از ما میشنوند، اثرات زیانبار غیبت روی آنها هم اثر میگذارد و بزرگترها و والدین، گناه مضاعفی برای آنها رقم میخورد چون یک آموزش غلطی هم به دیگران داده میشود.
آثار اجتماعی غیبت را هم من اشارهای کنم:
اختلال در همبستگی اجتماعی، در یک جامعهای که غیبت رواج دارد، آن همبستگی، تنزل پیدا میکند.
بینظمی اجتماعی شکل میگیرد. چون نگاهها، نگاههای منفی به یکدیگر است.
روحیهی جمعی در کار در جامعه، تنزل پیدا میکند.
و منزلت و موقعیت اجتماعی افراد در جامعه، دچار تنزل و کاهش میشود.
و متأسفانه این ویروس غیبت اگر در جامعه شیوع پیدا کرد، یک واگیریِ همگانی اتفاق خواهد افتاد که نتیجهی آن، ایجاد کینه و دشمنی خواهد شد.
این هم آثار اجتماعی بود.
آثار اخروی هم عرضم تمام:
آثار اخرویِ غیبت، جدا شدنِ انسانها در روز قیامت، از انسانهای خوب است. ما اگر میخواهیم با اولیاء، ائمهی معصومین، پیامبر اکرم، صلحاء، محشور بشویم، در دنیا باید از غیبت فاصله گرفت. و انسانهایی که غیبت میکنند، اینها جز اگر بنا بشود بهشت بروند و در صحرای محشر تسویهحساب بشوند، جزء آخرین نفراتی هستند که به بهشت وارد میشوند. و اگر گناهان اینها تسویه نشد در قیامت، جزء نفرات اولی هستند که به جهنم داخل میشوند.
و نکتهی دیگر، غیبتکنندگان روز قیامت، با کسانی محشور میشوند که حرامِ خدا را حلال کردهاند. آنهایی که حرامهای الهی را حلال کردهاند، مشروبات الکلی خوردهاند، حقالناس را زیر پا گذاشتهاند، رباخواری کردهاند، مسائل اخلاقی را زیر پا گذاشتهاند، غیبتکنندهها هم در همان زمره قرار میگیرند.
و سنگینشدنِ بار گناه برای انسانهای غیبتکننده در روز قیامت، در دادگاه عدل الهی است.
امیدواریم که انشاءالله در این فرصتهای باقیماندهی زندگی و عمر، بتوانیم با مدیریت صحیح زبان، از این رذیلهی اخلاقی فاصله گرفته و توفیق جبران گذشته را هم، خداوند به همهی ما عنایت بفرماید.
توفیقات همهی عزیزان را از خداوند مهربان خواستارم. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.