دانلود

بسم الله الرحمن الرحیم.

قال الله تبارک و تعالی: ﴿يَا اَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا اَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِيراً﴾

﴿وَدَاعِياً إِلَي اللهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِيراً[1]

موضوع این مجلس و فرصت با عنوان سیمای پیامبر در قرآن می‌باشد. آیات فراوانی در قرآن نسبت به شخصیت پیامبر در قرآن وجود دارد که خداوند رسالت این بزرگ انسان را و شخصیت برجسته‌ی بشریت را تبیین می‌کند. دو آیه از آیات شریفه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب، یعنی آیات 45 و 46، را بیان نموده و من در این فرصت، پنج ویژگی را از پیامبر گرامی اسلام را خدمت شما عزیزان، از توصیه های الهی و توصیف حضرت حق نسبت به پیامبر عرض کنم.

خدا می‌فرماید: يَا اَيُّهَا النَّبِيُّ، ای رسول ما،  إِنَّا اَرْسَلْنَاكَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِيراً، ما شما را فرستادیم و ما شما را مبعوث به رسالت کردیم که اولا شاهد بر امت باشید و در بین مردم حضور داشته باشید و شما شخصیتی هستید بشارت دهنده، تشویق کننده و شخصیتی هستید هشدار دهنده و بازدارنده‌ی از کارهای خلاف. آیه‌ی بعد نیز وَدَاعِياً إِلَي اللهِ بِإِذْنِهِ، شما شخصیتی هستید که مردم را به اذن خداوند به سوی خداوند دعوت می‌کنید، رسالت شما نزدیک نمودن با خداوند است، آشنا نمودن مردم با آفریدگار شان هست و شما چراغی پرفروغ و روشنی بخش در زندگی بشریت هستید.  وَسِرَاجاً مُّنِيرا. این اوصافی را که خداوند ذکر می‌فرماید، اولا حجیت رسالت پیامبر از این آیه استفاده می‌شود، زیرا خداوند می‌فرماید: ما شما را فرستادیم. ما شما را ارسال کردیم. إِنَّا اَرْسَلْنَاكَ. این هایی که تهمت می‌زنند، جوسازی می‌کنند که پیامبر این سخن هایی را که می‌گویند زایده‌ی فکر و اندیشه های او هست، این خط بطلانی است بر همه‌ی آن حرفهایی واهی که در آن زمان، مشرکین بر علیه پیغمبر نسبت به نزول آیات اظهار می‌کردند. خداوند می‌فرماید: ما شما را فرستادیم و شما نماینده‌ی ما هستید. با این ویژگی ها.

اولا شما شخصیتی هستید شاهد. عزیزان این نکته را عرض کنم. پیامبر را در آیه‌ی دیگر و درجای دیگر خدا می‌فرماید: اسوه هست. ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[2]. پیامبر، الگو هست. از این پیامبر سرمشق بگیرید. کار رسول الله و فعل رسول الله را دستورالعمل زندگی خودتان قرار دهید. اینکه متأسفانه ما شاهد هستیم بعضی‌ها گاهی اوقات از اسلام اظهار سرخوردگی می‌کنند. وقتی از این‌ها سوال می‌شود که چرا در دین تان سست شدید؟ در عقائد تان متزلزل شدید. می‌گویند مثلا فلان متدین چنین کرد و فلان مذهبی چنان کرد. فلان مسؤول فلان خلاف را نمود و ما از اسلام زده شدیم. این نگاهی غلطی است. قرآن می‌فرماید: رسول الله الگو هست. شما نگاهتان به پیغمبر باشد. پیامبر هرچه می‌کند همان را انجام دهید. وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا[3]. هرچه او آورده است و انجام داده است، شما هم انجام دهید و عمل کنید و هرچه او ترک کرده است و رها کرده است، شما هم انجام ندهید. این توصیه‌ی خداوند به بندگانش هست. لذا الگوی ما رسول الله هست و اگر مسلمان‌ها و دیگران خطایی می‌کنند، این خطا را نباید پای حساب اسلام خرج کرد. طراز ما پیغمبر هست، حتی پدر، مادر، مربی، استاد، مسؤول، مدیر کل، آحاد جامعه، همه و همه الگو نیستند. تنها الگوی ما بر طبق قرآن رسول الله هست. اهل البیت نیز الگوی شان رسول الله بود. نگاه ما باید به پیغمبر باشد. پیغمبر چگونه زندگی می‌کرد؟ نعوذ بالله اگر کسی بتواند یک ایرادی به پیامبر بگیرد، حرفش قابل گفتن است. ایراد به مسلمان‌ها درست نیست، چون مسلمان‌ها الگو نیستند. این الگویی که ما باید از او درس بگیریم، از ویژگی های ارزشمند او شاهد بودن است. پیامبر شاهد بود، یعنی در متن جامعه بود.

شاهد دو معنا را به همراه دارد. حاضرا ناظرا. پیامبر هم حضور داشت، یعنی در بین مردم بود و هم نظارت داشت و این حضور با برکت بود. گاهی اوقات من به عنوان یک مسؤول و به عنوان یک پدر و به عنوان یک عضو از یک مجموعه هستم، ولی مثل اینکه نیستم. بی تفاوت هستم. پیامبر هم بین مردم حضور داشت و مردمی بود و هم اینکه این حضورش آمیخته با برکت بود. بی تفاوت نمی‌گذشت. لغزش ها، خطاها و انحراف‌ها را می‌دید، نذیر بود، هشدار می‌داد. خوبی ها، زیبایی ها، ارزش‌ها را می‌دید و حمایت می‌کرد و تشویق می‌کرد. گاها دیده شده است که بعضی‌ها در یک مجلسی نشسته اند و در آن مجلس دارد یک کار خوبی تضعیف می‌شود، ما فقط نگاه می‌کنیم. یک کار بدی دارد رواج پیدا می‌کند و ما فقط ناظر هستیم و نگاه می‌کنیم. یعنی حاضر هستیم ولی ناظر نیستیم. آن نظارتی که باید آمیخته با تربیت و سازندگی باشد. ویژگی اول پیامبر شاهد بودن بود.

دوم: مبشّرا. پیامبر بشارت می‌داد، خوبی‌ها را تشویق می‌کرد. یکی از ابزارهای بسیار ارزشمند در توسعه‌ی کارهای خوب و تبلیغ و تربیت این دو رکن بشارت و انذار است. یعنی ما از این دو ابزار استفاده کنیم. کسانی که کارهای ارزشی انجام می‌دهند و آدم های خوبی هستند، از این‌ها حمایت شود. تشویق شوند. به هنگام سخن بگوییم. یک کار خوبی وقتی اتفاق افتاد، همانجا تجلیل صورت بپذیرد و اگر کار بدی اتفاق افتاد، سریع هشدار داده شود و تذکر داده شود. این‌ها در تربیت و تبلیغ و پرورش جامعه بسیار مؤثر هست. دو تا از ارزشهای بارز و ارزشمند پیامبر همین بود که به مردم هم بشارت می‌داد و هم هشدار می‌داد و این همان ثمره‌ی حضور رسول الله بود، چون پیغمبر بود و می‌دید و بین مردم بود درک می‌کرد. خوبی‌ها را می‌دید و حمایت می‌کردد. بدی‌ها را می‌دید، تذکر می‌داد.

نکته‌ی دیگر از نکاتی که در این آیه‌ی شریفه حائز اهمیت هست، موفقیت همه‌ی انسان های بزرگ در همان کلامی است که خداوند می‌فرماید: وَدَاعِياً إِلَي اللهِ بِإِذْنِهِ. این‌ها برای خدا کار می‌کردند، یعنی توکل همه‌ی انبیاء و اخلاص این‌ها رنگ و روی الهی داشت. این‌ها برای خودشان حرف نمی‌زدند. اگر یک جایی تذکری می‌دادند و اگر یک جایی تشویق می‌کردند، برای خداوند بود. این در مورد شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِيراً. مبشّر بودند و خوبی‌ها را می‌دیدند و تشویق می‌کردند. نذیر بودند یعنی بدی‌ها را می‌دیدند و تذکر می‌دادند.

یکی از ضعف هایی را که متأسفانه در جامعه می‌بینیم این است که کارهای خوب را می‌گوییم وظیفه‌ی افراد است و باید انجام بدهند و تشویق نمی‌کنیم. اما کارهای بد را می‌خواهیم برخورد کنیم. ما اگر بخواهیم کار بد را متوقف کنیم، مقدم بر آن باید خوبی‌ها را تجلیل کنیم. در یک محیطی اگر می‌خواهیم کار را رواج بدهیم، از آن هایی که خوب کار می‌کنند، تشویق به عمل آید تا آن هاییکه خوب کار نمی‌کنند، تشویق به کار کردن بشوند. اینکه اول خدا می‌فرماید: پیامبر مبشّر هست و اول خوبی‌ها را تشویق می‌کند و بعدا نسبت به کاستی‌ها تذکر می‌دهد.

نکته‌ی دیگر اینکه وَدَاعِياً إِلَي اللهِ بِإِذْنِهِ. پیامبر برای خدا سخن می‌گوید، یعنی سراسر کار او آمیخته‌ی با اخلاص است که ما هم از پیامبر این نکته را بیاموزیم که هرکاری می‌کنیم رنگ الهی به خودش بگیرد. خدا را در نظر بگیریم و قطعا کسانی که خدا را در نظر می‌گیرند از انجام کارهای خودشان هیچگاه پشیمان نیستند. چه اینکه مردم استقبال کنند و چه اینکه مردم پشت کنند و استدبار کنند، این‌ها برای خدا کار می‌کنند و ناراحت نیستند از این فراز و نشیب ها.

نکته‌ی دیگر، وَسِرَاجاً مُّنِيراً. خدا می‌فرماید: پیامبر چراغ پر فروغ و روشنی بخش جامعه است. در قرآن مواردی داریم که از خداوند تعبیر به نور نموده است: اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالاَرْضِ، اصلا ذات مقدس الهی نور است. خدا خود را تشبیه به نور می‌کند یا قرآن تشبیه به نور شده است. ﴿يَا اَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَاَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُوراً مُّبِيناً[4]﴾ در سوره‌ی نساء، آیه‌ی 174، خداوند قرآن را نور مبین تعریف می‌کند. در این آیه‌ی شریفه نیز خداوند پیامبر را سراج تعبیر می‌کند.

نکته‌ی پایانی را عرض کنم. نور چند ویژگی دارد. اول اینکه نور ظلمت‌ها را از بین می‌برد، تاریکی‌ها را ازبین می‌برد، نور عامل انسجام و وحدت است. نور عامل آرامش است، نور عامل رشد و بالندگی و رویش است. دقیقا پیامبر در جامعه‌ی اسلامی همین طور بود. وجود پیامبر سبب آرامش در بین مردم بود، سبب وحدت در بین مردم بود. ببینید در جایی که نور است، اتحاد و انسجام هست. پراکندگی‌ها در ظلمت‌ها و تاریکی های مطلق است. جایی که نور هست آرامش است. جایی که ظلمت هست وحشت و اضطراب است. پیامبر برای جامعه عامل آرامش بود، عامل وحدت بود. نور عامل نظم است. جایی که نور است، نظم است. جایی که تاریکی مطلق است، آن نظم درست اتفاق نمی‌افتد و جایی که نور است، رویش و بالندگی و پرورش اتفاق می‌افتد، در ظلمت‌ها آن رویش، آن بالندگی شکل نمی‌گیرد، همانگونه که پیامبر عامل رشد بود، عامل وحدت بود، عامل آرامش و نظم در جامعه بود. ما نیز باید از پیامبر، این اسوه‌ی بشریت بیاموزیم که وجود ما هرکجا هست، سبب رشد، سبب نظم، سبب آرامش و سبب بالندگی و اطمینان خاطر و تحبیب قلوب جامعه را فراهم کند.

 

[1] احزاب/45 و 46

[2] احزاب/21

[3] حشر/7

[4] نساء/174

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه